درود؛ امیدوارم حالتون خوب باشه.
حس کردم لازمه قبل از آپ کردن چپترها، چندتا توضیح کوتاه راجب روند داستان و کرکترها بدم تا با فیک بهتر ارتباط برقرار کنید.
سیاژ اولین فیکشنیه که به صورت جدی مینویسمش و اگر حین خوندنش، متوجه کم و کثری، و یا مشکلی شدید؛ واقعاً عذر میخوام و امیدوارم در مراحل بعد، فرصت جبرانش رو داشته باشم.
کاپل فیکشن چهنیه. وقتی سناریو بوک رو توی ذهنم مرور میکردم، کاپل بهتری به ذهنم نرسید که با داستان همانگ باشن و البته، علاقه شدید و وایب خوبی که از چهنی میگیرم هم یکی از دلایل انتخابمه. امیدوارم شماهم متقابلاً همین وایب رو بگیرید و سیاژ باعث شه حس خاصی نسبت به چهنی پیدا کنید.
بولد ترین ژانر فیکشن، برشی از زندگی ه؛ نهایت سعیم رو کردم که خواننده حین خوندنش حس گرم و آشنایی بگیره و سناریو رو درک کنه. اگه نگاه اجمالیای به سناریو و روند داستان بندازیم، بدیهیه که توش از ترفند خاص، یا اتفاق غافلگیر کنندهای استفاده نشده. درواقع خواستم داستان تا حدودی کلیشهای به نظر بیاد، کلیشهای که توی هیچ فیکشنی، با کاپل موردعلاقهام ندیدمش؛ پس تصمیم گرفتم خودم دست به کار شم!
راجع به زمان آپ، نمیتونم تاریخ یا ساعت دقیقی بهتون بدم. هرموقع بتونم آپ میکنم، شاید یک بار چند پارت رو باهم بذارم، شاید هم هفته ای یک پارت.
عرض دیگهای نیست؛
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید.پینوشت :
سیاژ/ Sillage
یک رایحه مشخص، یا خط بویِ عطر کسی که از کنارت میگذره و برای لحظهای، حسش میکنی.