جیمین اولین کسی بود که یونگی احساس کرد که شوگر ددی داره . و یونگی واقعاً دوسش داره. اون نمیتونست دیت خودش رو با جیمین با دو نفر قبلی مقایسه کنه.
هر دو تاشون جین تصمیم گرفت تا مثل دوست پسرا رفتار کنه یونگی رو به دیت ببره و عاشقانه رفتار کنه، اما جیمین خب، اون فقط می‌خواد یونگی رو لوس کنه جوریکه انگار واقعاً اون بیبیش، و یونگی خیلی خوشش میاد.
«بیا به هر فروشگاهی که میخوای بری، بریم
، و می تونی هر چیزی رو بخوای انتخاب کنی
می خوام، و من اون رو برای تو می خرم، باشه؟
به قیمت یا هر چیز دیگه نگاه نکن فقط بگیر
هر چیزی که تو می خوای،" اون با قیافه از خود راضی میگه
اونا وارد مرکز خریدمیشن و لبخند می زنن
و یه تکه از موهای یونگی رو پشت گوشش میندازه و گوشش رو ناز میکنه
"مطمئنم که اونا رو نگا می کنی
همشون خوشگلن ."
صورت یونگی از خجالت سرخ می‌شه، با حسرت به جیمین نگاه میکنه و به جذابیتش نگاه میکنه. جیمین خیلی اعتماد به نفس داره اون میدونه که خوشگله اون میدونه که جذابه. اون میدونه که پولداره . اون قدرت خودش رو داره. و اون از همه اینا برای یونگی استفاده می کنه.
اون واقعاً احساس می کنه که یه شوگر ددی خوبه و جذابیتی متفاوت تر از جین و نامجون به اون میده. یونگی الان تو موقعیت سخت تری قرار داره که با سه نفر از اونا دیت رفته
"من می تونم همه چیز داشته باشم؟" اون می پرسه و به دنبال جوابه تا مطمئن شه که حرف های جیمین رو درست شنیده .
جیمین سر تکون میده. میگه: «البته
دست یونگی رو میکشه .
"من اول تو رو به فروشگاه های مورد علاقه ام میبرم، و بعدش می تونیم فروشگاهای دیگه رو چک کنیم اگه بخوای"
یونگی مطیعانه جیمین رو دنبال می کنه چون جیمین اونقدر محکم و با اقتدار حرف میزنه که نمیتونه مخالفت کنه.
اون جیمین رو دنبال می کنه، و مثل خرگوش روی پاهاش میپره، دستش رو محکم گرفته و از هیجان زیر لب زمزمه می کنه. اون نمی تونست صبر کنه تا همه اون لباسای قشنگ رو بپوشه تا جیمین ببینه. اون واقعاامیدوارهر که جیمین همه اونا رو دوست داشته باشه و فکر می کنه یونگی خوشگله!
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
