Mike

ṖΛŔƬ ƐĪƓĤƬ

اسکیت سواری با سوکجین سرگرم کننده بود

از اونجایی که یونگی هرگز دستش رو رها نکرد

یه بار، حتی زمانی که اون کاملا مطمئن بود که اون

قبلاً می تونند اونرو به تنهایی انجام بده. اما بعضی وقتا

اونا اونقدر خسته شدند که نتونستن ادامه بدن

بخاطر فعالیت بدنی زیاد، بنابراین اونا تصمیم گرفتند فقط بنشینند

و اطراف تماشا کنن تا استراحت کنن و

شاید تصمیم بگیرند که چه کاری می خوان انجام بدن

جین اخر سر کت خودش رو به یونگی میده، که یونگی امتناع می کنه چون سوکجین احساس سرما می کنه، اما سوکجین اصرار می کنه و میگه: "تو خیلی کوچکتر از منی. به همین خاطر  تو بیشتر از من به کت نیاز داری. من خوبم. خوب - به من اعتماد کن. فقط نگهش دار، باشه؟ من اصرار می کنم."

یونگی بیشتر از این بحث نکرد و از گرمای کت سئوکجین و عطر شگفت انگیز اطرافش لذت برد. همچنین، یونگی واقعاً تو بحث و جدل مهارت نداره، پس بهتره فقط از سئوکجین اطاعت کنه.

"ما باید قبل از اینکه تو رو به خونه ببرم با هم یک غذا بخوریم. باید یک غذای گرم بخوریم تا گرمای بدن خودمون رو سریعتر بدست بیاریم . دوست داری؟" سوکجین به آرامی می پرسه و دست یونگی رو تو دستش می گیره تا گرماش رو  با دست های یخ زده یونگی تقسیم کنه. یونگی در حالی که با محبت به سوکجین نگاه می کنه، در حالت خلسه سر تکون می ده. سوکجین دوست پسر کاملیه.

یونگی کم کم به این فکر می کنه که چرا باید برای قرار گذاشتن با اون یک بیبی پیدا کنه در حالی که مطمئنه سئوکجین می تونه به معنای واقعی کلمه با هرکسی که می خواد قرار بذاره چون ادم عاقل کسی رو به زیبایی و مهربانی اون رد نمی کنه. . یونگی از اینکه سوکجین این کار رو برای اون انجام می ده خوشحاله. لعنتی چطور میتونه یونگی اون رو رد کنه وقتی بالاخره باید انتخاب کنه؟!