¹⁰☁︎

459 76 8
                                    


جونگکوک امروز با جیمین یه فیلمبرداری داشت.

حالا، اون و جیمین در طول هفته‌ی گذشته، توی بهترین شرایطشون نسبت به هم نبودن. از دست هم عصبانی یا ناراحت نبودن اما هر دفعه که بهم نزدیک می‌شدن، می‌شد عدم راحتی جیمین رو از رفتار و حالتش تشخیص داد و تک تک تلاش‌هاش برای پیشروی رو دفع می‌کرد.

اما کارگردان می‌گفت که هر زمان هر دوی اون‌ها رو توی یک ویدیو قرار می‌دن، بازدید‌های فوق‌العاده زیادی به دست میارن. پس چرا دوباره همبازی بودنشون رو امتحان نکنن؟ مدت تقریبا زیادی از آخرین فیلمبرداری‌ای که باهم داشتن، می‌گذشت. اما جونگکوک در هر حال با در نظر گرفتن جوی که در حال حاضر بینشون حاکم بود، نگران بود.

حتی از هوسوک شنیده بود که جیمین اول در جواب همکاری بعدیشون یک "نه" تحویل داده، اما بعد از چند روز نظرش رو تغییر داد.

جونگکوک نمی‌تونست کنجکاویش رو در رابطه با علت تغییر ناگهانی نظرش، کنترل کنه. یعنی به مینا ارتباطی داشت؟ احتمالا آره. اگه موضوع این بود، جونگکوک می‌تونست درک کنه چرا جیمین رنجیده.

چون اون و مینا هنوز هم باهم بودن و جونگکوک هنوز باهاش به هم نزده بود. با این که می‌دونست باید این کار رو انجام بده.

"مطمئنی که مشکلی با فیلمبرداری امروز نداری؟" یونگی با ابروهایی درهم پرسید و قدم برداشتن جونگکوک رو به سمت در تماشا کرد.

جونگکوک کتش رو برداشت و تن کرد.

"البته، چه مشکلی می‌تونم داشته باشم؟" جونگکوک همونطور که به زمین نگاه می‌کرد و آه می‌کشید، پرسید.

"فقط فکر کردم از موقعی که تو و جیمین..." یونگی حرفش رو متوقف کرد چون دقیقا نمی‌دونست باید اون جمله رو چطور به پایان برسونه.

"ما مشکلی نداریم. همه چیز خوبه. اما ممنون به خاطر ابراز نگرانیت." جونگکوک تند و کوتاه جواب داد. در رو باز کرد و قبل از این که به یونگی اجازه‌ی جواب دادن بده، اون جا رو ترک کرد.

پسر بزرگتر به نرمی آه کشید. دست‌هاش رو درون جیبش فرو برد و به دیوار تکیه زد.

"چندین بار تا حالا بهت گفتم." نفسش رو بیرون داد. البته که پسر جوون‌تر مدتی قبل اون جا رو ترک کرده بود. "من می‌دونم دردت دقیقا چیه جونگکوک."

**

"جیمین هیونگ."

"جونگکوک."

جیمین آروم سری برای پسر کوچیکتر که از پشت میز آرایش کنار می‌رفت، تکون داد. موهاش با مدل موی آشفته و پریشونی که براش درست کرده بودن، عالی به نظر می‌رسید. در کل فوق‌العاده به نظر می‌رسید که البته سوپرایز کننده هم نبود. چون جونگکوک همیشه همین طور بود.

Let's get things straight for once ~|| Kookmin/Sope Au Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon