¹⁸ 𝐻𝑎𝑝𝑝𝑖𝑛𝑒𝑠𝑠

560 111 89
                                    

سالن اصلی بادی شاپ مثل هرشب دیگه‌ای باشکوه و درخشان بود. موسیقی بی‌نظیری پخش می‌شد و استریپرها هرگوشه‌ای به زیبایی می‌رقصیدن. همه چیز بی نقص و غیر قابل انکار بود ولی برای جونگین ندیدن اسکای روی استیج، مثل بزرگترین تناقص زندگیش به نظر می‌رسید.

اون از بودن دوباره‌اش پشت پیشخوان بار بادی‌شاپ راضی بنظر نمی‌رسید. میدونست که نباید میومد اینجا نه بعد از اینکه سونگمین واضح ازش خواست تا به بادی‌شاپ نیاد. ولی این قولی نبود که بتونه برای مدت طولانی تری نگهش داره. نه حالا که فهمیده بود سونگمین تنها کسی‌ـه که میتونه تمام حساسیت و وسواس‌های که نسبت به سکس داشت رو از بین ببره. یا شاید اون تنها کسی بود که تمام ویژگی های که جونگین از یه سکس پارتنر میخواست رو داشت؛ طوری که وقتی نگاهش می‌کرد حتی به یاد نمی‌آورد که چرا از هیچکدوم از بیبی‌دال‌های اخیری که ملاقات کرده بود، نميتونست لذت ببره و به اون چیزی که می‌خواست برسه.

هرچند اسکای تنها یه بیبی‌دال بی نقص با توانایی استریپ کردن در حد عالی نبود که ميتونست تنها با حرکات لبهاش طوری اغوات کنه که تمام دنیا رو برای پیدا کردن شخصی مثل اون بگردی و هیچوقت موفق به پیدا کردنش، نشی. اسکای فقط ستاره‌ی استیج بادی‌شاپ نبود؛ اون جدا از همه‌ی این‌ها، پسری به اسم کیم سونگمین بود و جونگین نميتونست به راحتی از این موضوع رد بشه.

"آقای یانگ؛ متاسفم که منتظر موندین."
رئیس بادی‌شاپ با لحن متاسفی نزدیک جونگین شد و دستش رو برای احوال پرسی صمیمانه‌ای جلو برد:
"به من اطلاع دادن که دنبال اسکای می‌گردین؛ درسته؟"

جونگین لیوان دستش رو روی پیشخوان گذاشت و از روی صندلی بلند شد:
"درسته."

"متاسفانه اسکای به یه مرخصی رفتن و فعلا نمیتونن در خدمتتون باشن قربان. مایل هستین تا بهترین بیبی‌دال اینجا رو بهتون معرفی کنم؟ در جریان هستم که طبق قرارداد هنوز یک شب دیگه باقی مونده..."
رئیس چوی با لبخند بزرگ و کاملا ساختگی چرخید، دستش رو دور کمر پسری با موهای طلایی گذاشت و اون رو کنار خودش کشید.

جونگین نگاهی به چهره‌ی غربی و موهای بورش انداخت. مطمئن بود که یکی از گرون ترین بدن‌های این نایت‌کلاب هست ولی مشخصا اون اسکای نبود...
"ممنونم؛ ولی ترجیح میدم مطابق قرارداد آخرین شب رو همراه اسکای باشم. میتونم بپرسم کی برمیگردن؟"

چوی به بیبی‌دال کنارش علامت داد که میتونه بره و بعد لبخند ساختگیش رو از روی صورتش پاک کرد:
"نه؛ فکر نمی‌کنم مرخصی کوتاهی باشه. من حتما پیگیری میکنم تا مقدار قابل توجهی از هزینه‌ای که پرداخت کرده بودین، به حسابتون برگرده."

"من این رو نمیخوام خانم چوی؛ فقط میخوام اسکای رو ببینـ...‌"
جونگین با صدای عصبی و بلندی گفت که زن با بالا بردن دستش حرفش رو قطع کرد:
"اقای یانگ... اسکای محبوب‌ترین و گرون ترین بیبی‌دال کلاب شبانه من هست که به لطف شما چند وقتی‌ـه همه چیز کاملا برخلاف خواسته من انجام میشه. بستن قراردادی بدون تاریخ مشخص یه اشتباه بزرگ بود که من نباید اجازه میدادم انجام بشه. هرچند که این اتفاق افتاده و از طرفی حال روحی اسکای چیزی نیست که بشه ازش چشم پوشی کرد و این قراره ضرر بزرگی به من بزنه..."

BODY SHOP [ SeungIn , HyunHo ] Where stories live. Discover now