خلاصه:
[کاتسوکی شوالیه و نجیبزادهای که پس از بازگشتش از جنگ به قصر، با مشکلات زیادی رو به رو میشه.
یکی از اون مشکلات، شوتو تودوروکی، آهنگر تازهکار قصره که باعث میشه شوالیه مدام به تسلیحات جنگ نظارت داشته باشه.در این بین، جرقهی کوچیکی بینابین شیش ضلعیهای برفی به وجود میاد که طوفان احساسیای رو رقم میزنه.
اما عشقی بین یه اشرافزاده و رعیت، یکی از دیوارهای بلندیه که بین ساکنین قصر و مردم، کشیده شده.]
اسپویلر چپتر ۱:
[تن خیس از عرق، براقتر از نور کورهی مذاب؛
مردمکهای شوالیه، اسیر یاقوتی رنگ چشمهاش، در حال دو دو زدن؛
سایهی قامت بلند مرد آهنگر، بی نظیرترین نقاشی به روی دیوارهای کاه گلی.نسیم زمستانی، تضادی بین دنیای سرد شوالیه و گرمای اتاقک آهنگر؛
محوطهی بیرون، سفیدپوش از برف سبکی که به تازگی در اتمسفر سقوطی مشابه قاصدکها داشتند؛
درون غرفهای در قلب محیط قلعه اما... کورهای روشن.پسر جوان، آخرین ضربه رو به شمشیر کوبید؛
چکش رو کنار گذاشت و با پارچهای، عرق صورتش رو پاک کرد.
باد به شنل شوالیه دست کشید؛
عطر تلخش رو به مرد آهنگر رسوند.
پسر نیمه برهنه، به ورودی اتاقک نگاهی انداخت؛
اشرافزادهای با قد متوسط و لاغر اندام، با لباسهایی فاخر، ایستاده میان برف.
دستمال حالا روی زمین افتاده و خاکی شده بود؛
پسر رعیت زاده، دستپاچه از حضور مردی که حاضر بود قسم بخوره که پرنس این قصر بود!]کاپل: شوتو x کاتسوکی
ژانر: تاریخی، فلاف، اسماتسلام بچهها؛
مولتیشات کریستال از کاپل تودوباکو رو نوشتم،
احتمالا ۶ چپتره؛
پارت اولش امشب توی چنل زیر آپ میشه:@Hanami_protect
اگر تلگرام دارید حتما یه سر بزنید.
از انیمههای دیگه هم کلی وانشات و مولتیشات و فن فیکشن هست؛
برای دانلود دوجینشی و مانهوا هم حتما سر بزنید؛
آقا کلا بیاید اونجا، من اونجام.*کاور افتاد اصلا؟
دوستتون دارم؛
اسنو.
STAI LEGGENDO
MHA
Fanfiction°•My hero academia •Smut •oneShot •Yaoi •Todobaku •Tododeku •Bakudeku •Shinkami •Kiribaku •and other °•Snow