5

43 9 9
                                    

~ هوم...الانم نداریم عمو جان!...نگران نباش من انعام هم میدم!
.
.
.

+ خوابید؟
- اوس!

شیشه شیر رو روی عسلی گذاشت و سمت کاناپه ی کناره پنجره رفت که جین هم پشت سرش راه افتاد.
سمت پنجره جا‌گرفت که باعث شد مرد سمت مخافل روی دسته ی مبل بشینه.

+ میتونیم...برگردیم بوسان؟
- نمیتونم؟

پشت پشت تکیه داد و گردنشو سمت جین خم کرد.
جین دسپاچه از جواب نخواسته‌اش و نگاه خیره‌اش چشاش دو دو میزد.

+ چرا...میتونی..

با تیک مشهودی که تو حرکاتش بود دستشو پشت گردنش برد و موهاشو بهم ریخت..

+ ...
- چی میخوای بگی!

سوال غیرمنتظره ایی بود..اما به موقعه بود؟!
با کشیدن دستش روی گردنش و ترقوه‌اش مشتاشو به هم گره کرد و لبخند زد.
بر خلاف اونکه همنی حالا هم با بی رحمی فقط نگاش میکرد.

+ میتونی بفمی میخوام حرفی بزنم...اما نمیتونی بفهمی چیه؟
- چرا...میدونم...حرفای کلیشه ایی که تو سینما رفتن یاد گرفتی.

لباش به دندون گرفت و با پاش روی زمین ضرب گرفت..انگار این نیش و کنایه هارو تا آخره عمر سربار خواهد بود.

+ گوش کن..

آب دهنشو نامحسوس قورت داد و نگاهشو به مشت بسته ی خودش داد.

+ من دشمنت نیستم...اون هیولا نیستم...آره اره من بد بودم! من بودم بدتر شدم!...چون پدرم ، مادرم ، کارخونه ، خانواده!...همشون مرد بودن رو تو چی میبینن؟!.. یه آلفای غالب که حتی نتونست خانوادشو نگه داره؟!...تو رفتی...برات سخت گذشت ، میدونم...قبوله...

نفسی گرفت و روی رسته ی مبل جابه جا شد و نگاهشو به چشمای منتظر جفتش دوخت.

+ من برام با درد گذشت!...اول تهیونگ!...بعد مامان!...بعد کارخونه ی مزحرف ترش!...مین پیچید دوره ما!...تو رفتی...میدونی..دردسره تو فقط همین بچه بود...من؟!

نیشخندی زد و گوشه ی لبشو به دندون گرفت..
الان وقت عصبانیت نبود؟!.. از کی؟!

+ من از صبح تا شب این خرابستون رو دنبال تو میگشتم...شب تا صبح زیره دمه ماره هفت خط و خال بودم!...

اونور مبل نشست و صورتشو به دستاش گرفت و چند بار دستاش  روی صورتش کشید..

+ ازت ناراحت نیستم...از خودم متنفرم نتونستم به عنوان یه آلفای غالب.‌‌.‌‌.هه!

نگاهشو به نامجون که حالا درست نشسته بود و دستاشو به هم گره کرده بود داد که باعث شد اونم سرشو بالا بیاره.

+ حتی نمیتونم دل اون بچه رو بدست بیارم!

جون لبخندی به چهره ی وا رفته ی جین زد و نگاهشو به تخت جایی که پسرش دور از هر پیامی خواب بود.

[ MY MISTAKE ]Where stories live. Discover now