7

43 6 1
                                    

جین دستشو رها کرد و پشت کمرش گذاشت تا نزدیک تر نگه.ش داره..حدث دیده هاش چیزه سختی نبود..وقتی همین الانم رایحه ی خاکستر خاک خورده ی ته کلیسا بلند شده بود.

+ نام !

دست آزادشو جلوی سینه و شکمش گذاشت تا از سقوطش جلوگیری کنه هر چند خودشم کشید شد.
روی سنگ های مرمری که به چشمای خیسش دهن کجی میکردن به زانو درومدن که باعث شد جین هم کنارش زانو بزنه..

آلفا با وضعی پریشان تر تن جفتش رو به آغوش گرفت.

^ ا..اپا

دستشو سمت پدرش دراز میکرد و با بغضی از حسودی و خواستن توی انگشتای بی حالش شاهد اون جین بد بود که چطور آپای عزیزشو بغل کرده.
با فاصله گرفتن جین پرستار تن بیحال و پتو پیچ شده ی کودک رو دستش داد و از اون خانوادع جوری که حواسش بشون باشه فاصله گرفت.

- ت.تهیونگ؟!...د.دلت برام تنگ نشد؟!

^ ( انشگتای تپلشو روی موهای پریشون روی چهره ی نامجون کشید و دوباره همون آپای همیشگی رو زمزمه کرد)

تنشو مثل همیشه بغل گرفت و رایحه ی ضعیف گلهای رز پر پر شده رو با تمام وجودش بویید.
با برخورد نگاهش به جفت ساکش که سرش پایین بود و هنوز جلشو زانو زده بود نمیدونست برا کدوم زار بزنه..

برای خودش که هیچیه زندگیش به زندگی شبیه نبود.
برای بچه ی دوساله ایی که با غم و درد خانوادش دست و پنجه نرم میکرد؟!
برای جفت عاشق دیوانش؟!..

حالا که اروم و بیصدا کناری به صدای خانوادش گوش میداد تا بلکه بتونه وجودشونو تصور کنه بیشتر شبیه گل خاردار بود.

بیشتر شبیه بازیکن تازه کار..
گل به‌خودی میزد.
دستشو گرفت و سمت خودش کشید..

- ب.بخند جین!...تهیونگ پدره اخمو نمیخواد..

روی دو زانو نزدیکش شد و پسرک رو توی بغلش گذاشت..
ازین حرکت نکردن سرش داشت مطمئن میشد که قصد داره نگاش کنه و شاید با چشمای بسته ، با نگاه خاموشش همون حرفایی رو بگه‌که همه میگن..
فقط تفاوت این بود که اون..اون جین بود.
شاخه ی شکسته ایی که هنوز با کل تیزی های وجودش منتظره جوانش بود.

- لطفا با نگاه شفاف پسرتو بغل کن..نه نگاه خونین.

شاید حرفش از نظره خودش درون این بیمارستان جاست اکو شد..
اما از اون طوفان پر آرامش سدی ساخت برای اون چشمای خسته.
ارامشی شد برای اون روح پر آشوب..
اگر اسیبی بود..
به همه بود.
تیر همیشه به تن الفا میخورد..خانوادش خراش بر میداشتن..

+ من نمیخوام فکر کنی نیستم..من نخواستم..

- منم منتظره اومدنتم.

.
.
.
£ خیلی خری!

- هیونگ دیدیش؟!

€ این که از منم سالم تر بود!..پسره ی پرو چنگم هم زد..

[ MY MISTAKE ]Where stories live. Discover now