خب سلام!
از وقتی اومدم واتپد کلی فیکشن هیروفین خوندم،تصمیم گرفتم خودمم بنویسم🫣
و بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم،تصمیمِ دوم مبنی بر نوشتنِ نسخهٔ فارسی رو هم گرفتم!تنها نکته اینه که ممکنه یکم جملات پس و پیش بشن.لازم نیست نگران غلط گرامری باشم.*میخنده*
دیگه جونم براتون بگه که کامنت بذارین و ووت بدین.
منو خوشحال کنین عزیزان.از اونجایی که این اولین فیکشن هیروفینم هست،تنها امیدم به اینه که ازش خوشتون بیاد🥺🤍
یه چیزی رو بدم میاد بگم ولی لازمه بدونین.اینکه من توسط امتحانات محاصره شدم.وقت به وقت پارت آپلود میکنم یا ممکنه یه مدت طولانی نتونم چیزی بنویسم..🥲به علاوه از اونجایی که این ترجمه هست،احتمالا دیر به دیر بیام..
پس لطفا صبور باشین و بدونین که اگر واقعا بخوام نوشتن برای شما رو متوقف کنم،بهتون اطلاع میدم که دیگه وقتتون تلف نشه🤝دیگه حرف نزنم بهتره🫢
بخونین و ببینین چی پیش میاد🤝
خوش بگذره بهتون!راستی!
پری هستم..
💙
ESTÁS LEYENDO
let Me hold You | Herophine Fiction (Persian)
Fanficاز ناکجاآباد،دوست سموئل،هیرو،از جوزفین میخواد که بهش در نقشهٔ بچگانهٔ پسرِ خوبِ خونواده بودن کمک کنه تا باور کنن بیشتر از یه مردِ دختربازه.برای پسری که تاحالا توی رابطه نبوده،ایدهٔ اون نقشه چیز راحتی به نظر میاد.ولی دخیل شدن جوزفین،یه مربی رقص با رو...