10_ new idol and new member?

761 93 12
                                    

با اعلام اطلاعیه جدید جی وای پی ،همه مردم شوک زده بودن، مثل اینکه یه عضو جدید قرار بود بیاد به استری کیدز و خیلی غوغا به پا کرده بود، فلیکس روز زمین اتاق تمرین نشسته بود و درحال خوندن کامنت های مردم بود، این فقط یه اطلاعیه بود، وقتی فلیکس کمی پیشرفت کنه اون رو به زودی به جلوی مردم در میارن:
"چی، چرا همچین تصمیمی گرفتن؟"
"اگه مثل ووجین بره چی؟"
"اصلا کی هست؟ اهل کجاست؟ چه کارست و..."
و کلی کامنت های دیگه، گوشی رو خاموش کرد و پاشد و رفت به دستشویی بعد از تموم شدن کارش، از دستشویی خارج شد و همینطوری که داشت قدم میزد فکر می‌کرد... با نشدنی صداهایی از پنجره کمپانی به بیرون زل زد و اعضا رو دید.
فلیکس:یا مسیح اینا اینجا چیکار می‌کنن؟
با زنگ خوردن گوشیش حواسش پرت شد وبا دیدن اسم جه وون به خودش لعنت فرستاد و زود به اتاق تمرین رفت.
فلیکس:خیلی ببخشید جه وون واقعا عذرمیخوام.
جه وون: کجا بودی میخواستم بیام دنبالت.
فلیکس:چیزه... تو دستشویی بودم.
جه وون: اشکالی نداره بیا تمرین کن.
فلیکس سری تکون داد و استرس گرفت اگه اعضا واسه دیدن تمرین های فلیکس اومدن چی؟ زود به در ها نگاه کرد و وقتی دید بسته هست نفسش رو بیرون داد و خیالش راحت شد.
جه وون: چیزی شده؟
فلیکس:ها؟نه نه چیزی نشده، برین تمرین کنیم.
....................
جیسونگ: حاج آقا جی وای پی چرا تشریف نمیارن؟
چان: زشته کم حاج اقا صداش کنیننن.
جیسونگ: نکنه میخوای بگم اوپا؟
با حرف جیسونگ همشون زیر خنده زدن، چان گفت: ساکت شوووووو.
هیونجین:خدا لعنتت نکنه جیسونگ.
چانگبین:مثل اینکه واقعا قرار نیست بیاد.
نیم ساعتی منتظر موندن ولی مثل همیشه حاج اقا جی وای پی واقعا دیر کرده بود، هیونجین حوصلش سر رفته بود و از جاش پاشد و تصمیم گرفت کمی بره بگرده.
...........................
جه وون:نه نه اشتباهه اول این حرکت رو میری... بعد این رو.
فلیکس که برای بار چندم که داشت اشتباه میرفت سری تکون داد و دوباره شروع به رقصیدن کرد.
جه وون:آفرین حرکت ها رو قاطی نکن عالی پیش میری نه نه خراب نکن وای.
فلیکس:لعنتی.
با حالت گریه و زاری روی به دیوار تکیه داد و گفت: مثل اینکه من نمیتونم، میخوام لفتتت بدم و به جام یکی دیگه رو پیدا کنیننن.
جع وون: تسلیم نشو فلیکس میتونی، ففط خیلی حواس پرتی.
فلیکس پاشد و گفت:دوباره.
جه وون: حتما.
موزیک از اول پخش شد و فلیکس حواسش رو جمع کرد و بازم شروع کرد به حرکت کرد.
"تمرکز کن فلیکس، تمرکز"
بعد از تموم شدن موزیک، به جه وون نگاهی کرد و با لبخند جع وون مواجه شد.
جه وون:عالی بودی اشتباهی ندیدم ولی باید بازم تمرین کنی.
فلیکس:حتما.
به ساعت نگاه کرد و روبه فلیکس گفت: کمی استراحت کن بازم میام تمرین کنیم البته باید بری پیش مربی ووکال، بعد میبینمت.
فلیکس:همچنین و ممنون.
اونجو:کارن عالی بود فلیکسی.
فلیکس:واقعا؟
اونجو:اوهوم زود باش برو به کلاس بعدیت، من قراره برم پیش رئیس بعد میام میبینمت.
فلیکس سری تکون داد و از اتاق خارج شد.
با خروجش هیونجین رو دید که داره میاد سمت فلیکس بیاد سوار اسانسور بشه.
فلیکس: وای هیونجین چه خاکی به سرم بریزم؟
ولی واسه حرکت خیلی دیر شده بود چون هیونجین الان تو پنج قدمیش بود، فلیکس لبخندی زد و سلام ارومی گفت.
هیونجین: سلام فلیکس، درست کفتم اسمت رو؟
فلیکس سعی کرد با لحن بلندی بگه: آره آره آره.
هیونجین خوبی ای‌گفت و سوار اسانسور شد و گفت: نمیای؟
فلیکس که باید دو طبقه میرفت بالا، با خجالت زده گفت: نه تو برو.
هیونجین:تو کجا میخوای بری؟
فلیکس: اممم دو طبقه پایین.
هیونجین:خب بیا.
فلیکس خجالت زده سوار اسانسور شد و سعی کرد به هیونجین توجهی نکنه ولی نمیشد.
فلیکس "وای خدااا من الان دارم از هوایی که هیونجین نفس میکشه نفس میکشممم خدای من این باورنکردنیههه، من و این همه خوشبختی و نزدیکی به هیونجین واقعا محالههه، تازه قراره باهاش تو یه گروه باشم واییییییییییی، خودت رو کنترل کن فلیکس پس چرا اسانسوره نمیرسهههه"
هیونجین: کلاس داری؟
فلیکس:ا...ا..آره.
هیونجین سمت فلیکس برگشت و بعد از پریشون گردن موهای طلاییش گفت: حواست رو کاملا جمع کن و سعی کن همه حواست رو به مربی بدی و تمرین هات رو عالی انجام بده که به زمان دبیوت با ما خیلی کم مونده.
هیونجین این رو درحالی که دستش روی سر‌فلیکس بود گفت، و فلیکس با احساس دست هیونجین روی موهاش، قلبش شروع زد به تپیدن چه مرگش شده بود؟ نکنه واقعا جدی جدی داشت عاشق هیونجین میشد؟ نه امکان نداره نمیتونه همچين اتفاقي بیفته، با توقف آسانسور هیونجین دستش رو ورداشت و گفت: موفق باشی.
فلیکس به رفتن هیونجین تماشا کرد و بعد از بسته شدن در آسانسور، به میله آسانسور تکیه داد و گفت: وای... خدا.
...................
چان:اومدی؟
هیونجین:اوهوم... بقیه کجان؟
چان: تا تو رفتی دور بزنی رئیس تشریف آوردن و هرچقدر بهت زنگ زدیم ورنداشتی.
هیونجین: گوشیم مونده خونه، بقیه کجان؟
چان: توی اتاق تمرینمون هستن، من قراره برم به فلیکس یه سری بزنم و بعد بیام پیش شما.
هیونجین:یعنی الان باید برم پایین؟
چان: نه پس ۲ ساعت بعد برو آره دیگه الان برو.
هیونجین:تخریب ۱۰۰ از ۱۰۰.
چان خندید و گفت: خب برو.
هیونجین یه لحظه توقف کرد و گفت: میشه منم بیام؟
چان: البته.
...................
"خیلی خب حاضری؟"
فلیکس سری تکون داد و میکروفون رو ورداشت و بعد تا منتظر پخش شدن آهنگ بود که هیونجین و چان وارد شدن، و استرس کل وجود فلیکس رو فرا گرفت.
چان:سلام فلیکس شی اومدیم بهت سر بزنیم.
فلیکس:س..سلام.
"خیلی خب فلیکس دارم آهنگ رو میزارم حاضری؟"
نه حاضر نبود حداقل چان بود یه حرفی وای هیونجین اینجا چی میگفتتتت؟ ناچار سر تکون داد و بله گفت و وقتی آهنگ پخش شد تو دل خودش گفت"فلیکس تو میتونی فکر کن اصلا چان و هیونجین فنت هستن و اومدن اجرات رو تماشا کنن تو اگه نتونی جلوی چان و هیونجین اجرا کنی فردا پیش ۱۰۰۰۰۰ نفر نمیتونی اجرا کنی"
چشماش رو بست و روز خوندش تمرکز کرد، توی خوندن نگاه هیونجین رو حس میکرد ولی اهمیتی نمیداد و روی اهنگش تمرکز میکرد، بعد از تموم شدن صدای تشویقی شنید و هیونجین و دید که داره فلیکس رو تشویق میکنه.
"خوب بودی فلیکس پیشرفت کردی عالیه حتی بعضی از کلمه ها رو هم میتونی بفهمی خیلی عالیه"
چان: پیتونه امروز دبیو کنه و اون قرارداد رو امضا کنه؟
"اره، میتونه ولی تمرین هاش که ادامه دارن"
چان: ممنون، فلیکس بیا بریم پیش رئیس.
میکروفون رو گزاشت سرجاش و به همراه چان و هیونجین به سمت دفتر جی وای پی پارک رفتن.
بعد از وارد شدن و کمی صحبت کردن، کاغذ قرارداد جلوی فلیکس قرار گرفت، کل زندگیش به این امضا بستگی داشت خودکار رو ورداشت و امضاش کرد.
" تو الان از این به بعد عضو استری کیدز هستی  لی فلیکس موفق باشی"
هیونجین لبخندی زد و گفت: خوش اومدی به گروه فلیکس.
Vote and comment ♥️







☆My fan is now an idol☆(complete)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora