با قدم های محکمی که روی پله های وزراتخونه برمیداشت ، یک بار دیگه تمام کارمندان اون ساختمون رو مجبور به تحسین و تعریف از خودش میکرد. جلسه محرمانه ای که امروز برگزار میشد ، تاثیر زیادی تو اینده و مسیر زندگیش داشت.
عادت نداشت که همراه محافظان شخصیش جایی بره اما اینبار برخلاف دفعات قبل با دو بادیگاردی که قبلا محافظان پدرش بودن ، به وزراتخونه امده بود:
= هعی کریس....چطوری رفیق؟
- اه کای...خوشحالم از دیدنت
= پسر تو وزراتخونه با محافظ اومدی؟...خیلی جالبه ..اینجا که امنیتش از همه جا بیشتره!
- اشتباه نکن کای...اینجا امنیتش حتی از میدون جنگم کمتره
خنده کوتاهی کردن و بعدش کای ادامه داد:
= منتظر تو هستن ، هرچی نباشه تو ریس بزرگ اون شرکتی
- درسته....تو چرا بیرون ایستادی؟
= بیخیال رفیق میدونی که عضو اصلی نیستم و باید منتظر بمونم تا جایگزین پدرم بشم...همه مثل تو باهوش و با استعداد نیستن
چان حرفی نزد و با لبخندی جواب کای رو داد و با دستی که رو شونه او گذاشت وارد جلسه شد.
با چند ضربه به در اجازه ورود خواست که ابتدا دوتا محافظ شخصیش وارد اتاق شدن و هرکدوم سمت چپ و راست در ایستادن و با تاخیری چند ثانیه ای بعد از محافظاش وارد اتاق شد و همگی به غیر از وزیر امورخارجه به احترام کریس ایستادن. کریس با تعظیم نود درجه ای به همگی اونها که برخی از اون افراد از او بزرگتر بودن ، احترام گذاشت و سمت وزیر رفت و بعد از احترام به وزیر کنار او نشست.
منشی وزیر با خوندن خلاصه ای از دستورکارجلسه ، به پشت میزی رفت تا برای نوشتن گزارش اون جلسه حاضر بشه ، بعد از چند دقیقه وزیر شروع به صحبت کرد :
- همونطور که منشی پارک اعلام کرد ، مطلع شدیم که به تازگی تحقیقاتی در زمینه کشتی رانی و ساخت زیر دریایی توسط چند شرکت دولتی و دانشگاه ملی سئول در حال انجامه ؛ ایده هایی برای ساخت شهرهای زیر زمینی خصوصا زیردریا ، در دانشگاه مطرح شده و بعضی از شرکت های فعال تو این زمینه هم پیشنهاد هایی برای همکاری و خرید امتیاز ایده و پروژه رو به دانشگاه اعلام کردن. دلیلی که امروز دورهم جمع شدیم ؛ اینکه خبرهایی از سازمان اطلاعات کشور به دستمون رسیده که چندین نفر از اعضای دولت با همکاری چند تن از اتباع خارجی قصد تبادل و یا ترور نخبه های دانشگاه دارن و اینکه این افراد خارجی چطور به راحتی وارد کشور شدن و ارتباط نزدیکی با افراد وزارتخونه ما گرفتن مسئله ای هست که باید بهش رسیدگی کنیم.
یکی از افسران نیروی دریایی بعد از وزیر به حرف اومد:
= شما میفرمایید که یکی از اعضای وزراتخونه با تروریست ها هم دست شده؟
YOU ARE READING
EXCHANGE تبادل
Fanfictionاثر: تبادل (Exchange) ژانر: امگاورس-امپرگ ، مافیایی -سیاسی ، اسمات ، رومنس کاپل : چانهو ، هیونلیکس ، سونگیین (سونگمین_جونگین) 💔💜❤️🔥💞🖤 . . . 🐺🐱🦊🐶🐤🥟 سئو چانگبین که برای حفاظت از دو دوست صمیمی امگای خودش هرکاری میکنه ....آیا این حس رفاقت...