پارت دهم

137 21 0
                                    

با قدم های محکمی که روی پله های وزراتخونه برمیداشت ، یک بار دیگه تمام کارمندان اون ساختمون رو مجبور به تحسین و تعریف از خودش میکرد. جلسه محرمانه ای که امروز برگزار میشد ، تاثیر زیادی تو اینده و مسیر زندگیش داشت.


عادت نداشت که همراه محافظان شخصیش جایی بره اما اینبار برخلاف دفعات قبل با دو بادیگاردی که قبلا محافظان پدرش بودن ، به وزراتخونه امده بود:


= هعی کریس....چطوری رفیق؟


- اه کای...خوشحالم از دیدنت


= پسر تو وزراتخونه با محافظ اومدی؟...خیلی جالبه ..اینجا که امنیتش از همه جا بیشتره!


- اشتباه نکن کای...اینجا امنیتش حتی از میدون جنگم کمتره


خنده کوتاهی کردن و بعدش کای ادامه داد:


= منتظر تو هستن ، هرچی نباشه تو ریس بزرگ اون شرکتی


- درسته....تو چرا بیرون ایستادی؟


= بیخیال رفیق میدونی که عضو اصلی نیستم و باید منتظر بمونم تا جایگزین پدرم بشم...همه مثل تو باهوش و با استعداد نیستن


چان حرفی نزد و با لبخندی جواب کای رو داد و با دستی که رو شونه او گذاشت وارد جلسه شد.


با چند ضربه به در اجازه ورود خواست که ابتدا دوتا محافظ شخصیش وارد اتاق شدن و هرکدوم سمت چپ و راست در ایستادن و با تاخیری چند ثانیه ای بعد از محافظاش وارد اتاق شد و همگی به غیر از وزیر امورخارجه به احترام کریس ایستادن. کریس با تعظیم نود درجه ای به همگی اونها که برخی از اون افراد از او بزرگتر بودن ، احترام گذاشت و سمت وزیر رفت و بعد از احترام به وزیر کنار او نشست.


منشی وزیر با خوندن خلاصه ای از دستورکارجلسه ، به پشت میزی رفت تا برای نوشتن گزارش اون جلسه حاضر بشه ، بعد از چند دقیقه وزیر شروع به صحبت کرد :


- همونطور که منشی پارک اعلام کرد ، مطلع شدیم که به تازگی تحقیقاتی در زمینه کشتی رانی و ساخت زیر دریایی توسط چند شرکت دولتی و دانشگاه ملی سئول در حال انجامه ؛ ایده هایی برای ساخت شهرهای زیر زمینی خصوصا زیردریا ، در دانشگاه مطرح شده و بعضی از شرکت های فعال تو این زمینه هم پیشنهاد هایی برای همکاری و خرید امتیاز ایده و پروژه رو به دانشگاه اعلام کردن. دلیلی که امروز دورهم جمع شدیم ؛ اینکه خبرهایی از سازمان اطلاعات کشور به دستمون رسیده که چندین نفر از اعضای دولت با همکاری چند تن از اتباع خارجی قصد تبادل و یا ترور نخبه های دانشگاه دارن و اینکه این افراد خارجی چطور به راحتی وارد کشور شدن و ارتباط نزدیکی با افراد وزارتخونه ما گرفتن مسئله ای هست که باید بهش رسیدگی کنیم.


یکی از افسران نیروی دریایی بعد از وزیر به حرف اومد:


= شما میفرمایید که یکی از اعضای وزراتخونه با تروریست ها هم دست شده؟

EXCHANGE تبادلWhere stories live. Discover now