○ا
راوی
ا○ا
یک روز سپری شد و تهیونگ و جونگکوک مشغول کارهای انتقالشون بودن
برخلاف تهیونگ، جونگکوک خیلی شوق داشت
خب دلیلش هم مشخصه
هدف کوک آشنایی بیشتر با انسان ها و البته شیاطین بود
از نظر کوک استادا درباره شیاطین اغراق می کردند
همیشه برایش سوال بود
*چطور یک موجود می تواند انقدر بد باشد
مگه همچین کار هایی از موجودی بر میاد
و خیلی چرا و چطور های دیگر
کوک از وقتی بوجود اومده بود
از نظر همه فرشته ی عجیبی بود
چون او قدرت برق و صاعقه رو برای دفاع از خود داشت ولی قدرت دیگر او آرامش بود
قدرت برق و صاعقه که مشخصه توضیح نمیدم
ولی قدرت آرامش
اون توانایی اینو داره که هر فرد ترسیده ، عصبانی ، مضطرب و ...
رو آروم کنه
به قول معروف آب روی آتش
الا زمان استفاده از قدرتش بود
دیگه وقتش بود
از چند ساعت دیگر
زندگی جوگکوک اون رو به چالش های
مخوفی هدایت میکنن
از آن طرف
ما تهیونگی رو داریم که
هر لحظه درحال کشیدن نقشه ای است
درسته او با فرشتگان زیادی ارتباط داشته
چون در حیطه کاریش بودن
ولی هیچوقت نتونسته خیلی به آن ها نزدیک بشه
فرشتگان موجودات محافظه کاری هستند
که نزدیک شدن به آن ها
کار سختی است ولی او همه این هارو به جون خریده
و کار های پایانی انتقالش رو انجام میده
بهتره قدرت تهیونگ رو براتون بگم
تهیونگ قدرت ترس و تاریکی رو داره
حتما براتون سواله که یعنی چی
یعنی اون ترس موجودات رو پیدا میکنه و با استفاده از اون موجودات رو تحت سلطه خودش درمیاره
و هر چیز روشنی رو به راحتی میتونه تاریک کنه حتی چشمایی که از شادی و پاکی می درخشن
قدرت دیگه ی تهیونگ شهوت است
بزارین براتون توضیح بدم
فک کنم هممون خوب میدونیم شهوت و هوس چه بلایی سر موجودات میاره
درسته اون هارو از خود بی خود میکنه طوری که
حرکات و رفتار اون ها دست خودشون نیست
پس تهیونگ با این قدرت
باز هم میتونه موجودات رو به سلطه ی خودش دربیاره
برای همینه که لوسیفر اون رو معاون خود کرده
نکته ای رو بهتون بگم
قدرت های تهیونگ و حتی شیاطین دیگه روی فرشتگان تاثیری نداره
مگر اینکه فرشته ای با خواست خودش
از یک شیطان خوشش بیاد و گول رفتار اون رو بخوره
در این صورت قدرت های شیطان روی فرشته ی معصوم عمل میکنه
ا★ا
تهیونگ
ا★ا
شب مادرم تو خواب اومد (همسر اول شیطان )
دنیای خواب
لیلیث( اسم همسر اوله شیطانه ) بدون هیچ پوششی جلوی پسرش قرار گرفت و موهایش را بهم ریخت
_ پسر جون شنیدم زدی تو خط پایین مقاما من بدنیا اوردمت که پیش پدرت باشی این اداها چیه
YOU ARE READING
𝕰𝑟𝑒𝑏𝑢𝑠 ༫
Fanfictionژانر : فانتزی ، اسمات ، ورس ، کمی کمدی ، اساطیری کاپل : اصلی : کوکوی/ویکوک( ورس ) خلاصه: زمین و کهکشان ها و همه ی جهان در یک مکعب کوچیک فرض میکنیم که توسط یه جامعه که از شیاطین و فرشتگان تشکیل میشود اداره میشود ( بدون اینکه مردم اون مکعب بدانند...
