Daddy Mafia
Part 7
÷ اون که معلومه
ولی میتونم بپرسم چرا ؟
-بش خودمو معرفی کردمو گفتم حتی اگه به فاکتم بدم کسی نمیفهمه باور نکرد منم نشونش دادم
÷ اون..اون گناه داشت
خیلی بچه بود
از تخت خونی هم که معلومه بار اولش بوده
نه ؟
-اهوم بار اولش بود
22 سالشه
ولی خب مگه مهمه الان مال منه
÷ اونوقت از کجا فهمیدی 22 سالشه ؟
بعدشم.. سنش هرچقدرم بود بار اول با این بدن ظریف باید بیشتر حواست بهش میبود بعد تو برداشتی بزور باهاش سکس کردی ؟
- یک اینکه توی این دنیا هیچ چیز نیست که من ندونم !
در عرض دو ثانیه تمام زندگیه و اطلاعات طرف رو درمیارم
خودت که خوب میدونی!
بعدشم همچین زور نبود
خودش 5 بار کام شد
+ اوه گاد
من آخر از دست تو خودم رو میکشم
میزاری حداقل چکش کنم ببینم پاره نشده باشه عفونت نکنه ؟
-پاره که شده
ولی اره چکش کن
÷ هوففف
" و بعد به سمت تخت رفت و پتو رو از روی ته غرق خواب برداشت که با باسن و پاهای خونی ته مواجه شد "
÷ فاک ! تر زدی که
خونریزش بند نمیاد
-داره خون ریزی میکنه؟؟
ی کاریش بکن جیمین اون خیلی بدنش ضعیفه
فقد 22 سالشه
÷ تو لطفا ساکت باش
زدی بچه رو ناقص کردی الان به فکرشی ؟
"و بعد پاهای ته رو باز کرد که باعث ناله ی ته شد"
÷ حداقل برو پایین وسایل پزشکیم رو بیار دیوونه
-باشه باشه
"کوک دست پاچه شده بود و سری وسایل پزشکی جیمین رو اورد و بهش داد"
YOU ARE READING
Daddy mafia
Fanfictionجونگکوک بزرگترین مافیای کره که تا به حال با هیچ الکلی مست نشده و از طعم همشون بدش میاد تا اینکه یه شب پا به کلاب شبانه ای میذاره که تهیونگ بارمن اونجاست تهیونگ بارمن و لیتلی هست که بهترین ودکا ها و ویسکی ها رو درست میکنه و حالا کوکی که عاشق ودکا های...