Daddy mafia
Part13
+تراس چرا دیگه؟
-وای چقد حرف میزنی برو دیگه
"و بعد ضربه ی ارومی به کمرش زد
ته چشم غره ای به کوک رفت و باز باز به سمت تراس رفت
کوک خندش گرفت و رفت موزیک ملایمی رو پلی کرد و صداش رو زیاد کرد و به سمت تراس رفت و از پشت ته رو بغل کرد"
+هی چیکار میکنی؟؟
-هیس...میشه باهام برقصی؟
+ببین منم شرایطی دارم برای خودم
اگه قرار باشه اینجا بمونم قوانینی دارم
که اون هم اینه که به من دست نزنی
یعنی اصلا سمت من نیای و فقط مثل یه رئیس باهام رفتار کنی
همونطور که با بقیه رفتار میکنی با منم رفتار کن
بعدشم به روابط هم کاری نداشته باشیم و هیچوقت امشب رو یاداوری و تکرار نکنیم
ولی چون قراره امشب رو به فراموشی بسپارم
برای اخرین بار اشکال نداره
ولی فقط همین امشب
-تو فقط همین امشب تنت رو به من بسپار
"دستاش رو روی کمر باریک پسر قرار داد و با ریتم موزیک حرکت میکردن"
YOU ARE READING
Daddy mafia
Fanfictionجونگکوک بزرگترین مافیای کره که تا به حال با هیچ الکلی مست نشده و از طعم همشون بدش میاد تا اینکه یه شب پا به کلاب شبانه ای میذاره که تهیونگ بارمن اونجاست تهیونگ بارمن و لیتلی هست که بهترین ودکا ها و ویسکی ها رو درست میکنه و حالا کوکی که عاشق ودکا های...