part9

437 23 3
                                    

Daddy Mafia

Part 8

-معلومه که میخوام نگهش دار
÷ هی .. چرا اخه ؟
به عنوان بارمن نمیگم
به عنوان پارتنر یا لیتل میگم
-به عنوان پارتنر میخوامش
÷خب .. بنظرت اون هم تو رو میخواد؟
-رفتاراش که اینجوری نشون نمیده
÷ دقیقا !
هرچی هم که گفته باشه توی سکس فقط تحریک شده بوده یچیزی می‌گفته
به ریسکش می ارزه بنظرت ؟
جواب بابات رو چی میخوای بدی ؟
اون دنبال وارثه
البته به من ربطی نداره هرکاری میخوای بکن
ولی اول به نظر ته .. بعدش هم به جوانبش فکر کن
-من با همین تهیونگ وارث میارم واسه خاندانمون
" جیمین خنده ی ناباوری کرد "
÷ چی میگی کوک ؟؟؟ نکنه میخوای براش رحم بکاری نه ؟( با تمسخر )
-اگه لازم باشه اره
÷ چیییی؟ ( با داد و صدای بلند )
-هیسسس اروم تر بیدار میشه عقب مونده
÷ بزار بیدار بشه ببینه داری چیکارش میکنی
-ساکت شو ببینم
÷ ای خدا ریدی تو عصابم ! دیگه میرم
اگه مشکلی داشت زنگ بزن
-باشه
خدافظ
-اره دیگه برو میخوام باهاش تنها باشم
÷ حداقل یه بوس تشکری چیزی ( با خنده و تمسخر )
-برو گمشو از جلو چشمام
÷ دیوث
خدافظ ( با خنده )
" و بعد از خونه کوک خارج شد
کوک هم به ته کوچولویی که خواب بود نگاه کرد و لبخند زد
بعد از فکر و خیال های همیشگی بلاخره چشم هاش گرم شد و به خواب رفت "

*صبح
" ته نقی زد و خواب آلود به کوک نگاه کرد
کوک هم چشم هاش رو باز کرد اروم پیشونیش رو بوسید و به بدن ضعیف و سفیدش خیره شد"

Daddy mafiaМесто, где живут истории. Откройте их для себя