𝐏𝐚𝐫𝐭 9

1.3K 233 29
                                    

« قبل از شروع پارت ووت و کامنت یادتون نره 🌊🐚 »

کمربند حوله تن پوشش رو بست و روی یکی از صندلی های نزدیک پنجره سراسری پنت هاوس آپارتمان محل زندگیش، به جنبش و جوش آخر شب مردم سئول خیره شد.

ساعت از دوازده گذشته بود ولی هیچ تمایلی به خوابیدن نداشت؛ تلفنش رو برداشت و با گرفتن شماره‌ای، کوتاه زمزمه کرد " بیا بالا "
از شراب سرخی که همرنگ موهاش بود توی جام ریخت و به آرومی مزه‌اش کرد.

خیلی طول نکشید صدای دینگ ناشی از باز شدن قفل الکتریکی در واحدش به گوش برسه و بعد از اون، متوجه قدم‌های آرومی که پشت سرش متوقف شدند، شد و کلاه سفید حوله روی سرش قرار گرفت.
سرش رو عقب تر برد و با بستن چشم‌هاش، سرش رو به تنی که پشتش بود تکیه داد و اجازه داد انگشت‌های پر مهارت مرد موهاش رو خشک کنه.

جام رو به لب‌هاش چسبوند و جرعه بزرگی ازش پایین داد و با لذت هومی کرد.
بعد از چند دقیقه وقتی دست های پسر روی شونه‌هاش نشست و مشغول ماساژ دادنش شد، جام رو به روی میز برگردوند و با نوک انگشتش روی قسمتی از ترقوه اش که از یقه آزاد حوله مشخص بود، اشاره ای کرد و با صدای گرفته‌ای لب زد " ببوس "

مرد پشت سرش بدون معطلی خم شد و بوسه سبکی به قسمتی که جیمین نشون داد بود زد؛ انگشت جیمین حرکت کرد و جایی کنار گوشش رو لمس کرد " اینجا "
زبون سرکش مرد از ترقوه تا گوشش رد خیسی به جا گذاشت و بوسه دیگری که روی اون نقطه نشست.
انگشت جیمین روی خط فکش کشیده شد و دوباره زمزمه کرد " اینجا "
بوسه‌ای دیگه و انگشتی که پایین تر رفت، سرش رو عقب داد و انگشتش رو روی سیبک گلوش کشید " ببوس " رد خیسی پایین تر رفت، روی سیب گلوی پسر رو بوسید و مک آرومی زد.

جیمین نفسش رو آروم بیرون داد و از بین چشم‌های خمارش به صورت پسر خیره شد؛ با نوک انگشتش قسمت روشن موهای مرد رو لمس کرد و با دست آزادش جام رو برداشت و جلوی دهن فردی که کنارش روی زانو نشسته بود گرفت. " بخور یونگی "
لب های یونگی از هم فاصله گرفتن و جیمین با چسبوندن لبه شیشه‌ای جام، بلندش کرد و باعث شد بیشتر از اینکه مایع داخلش تو دهن یونگی بره، از کناره جام روی گردنش بریزه و یقه پیراهن سفیدش رو سرخ کنه.

جیمین خیره به حرکت مایع قرمز روی گردن یونگی، لبش رو گزید و پچ زد " منم میخوام "
بی دقت جام رو روی میز برگردوند و بی اهمیت به افتادن و صدای شکسته شدنش، زبونش رو روی گردن مرد کشید و تا زیر چونه اش رو لیسید.

" بیا سکس کنیم.. این بار اجازه داری هر طور که دلت میخواد انجامش بدی. "
چشم‌های یونگی برقی زد و مردد زمزمه کرد " میتونم مارک بذارم روی تنت؟؟! "
نیشخندی روی صورت جیمین نشست و در حالی که صورتش رو به صورت مرد نزدیک می‌کرد زمزمه کرد " فردا یه قرار دارم.. با دختری که قراره باهاش ازدواج کنم پس... هرچقدر که میتونی مارکم کن. "

NIGHT HUNTER - KOOKVWhere stories live. Discover now