درود به شما زیباروهای عزیز، خرسندم که این کتاب کوتاه رو برای نگاه زیباتون انتخاب کردید. امیدوارم از خوندنش لذّت ببرید.❄️
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
«کیم نامجون
۳۵ ساله، معمار و دیزاینر دکوراسیونِ داخلی هولدینگِ سِوِن»
![«کیم سوکجین۳۶ ساله، مترجم بین‌المللی هولدینگ سِوِن[وارد به زبان‌های انگلیسی، چینی، ژاپنی، روسی، فرانسوی]](https://img.wattpad.com/cb6190a7cdb635f652786375f792247e67a867a0/68747470733a2f2f73332e616d617a6f6e6177732e636f6d2f776174747061642d6d656469612d736572766963652f53746f7279496d6167652f6f7843786344654c6f2d794365673d3d2d332e313765666531363233393438313932633334353537323134373230312e6a7067?s=fit&w=720&h=720)
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
«کیم سوکجین
۳۶ ساله، مترجم بین‌المللی هولدینگ سِوِن[وارد به زبان‌های انگلیسی، چینی، ژاپنی، روسی، فرانسوی].»
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
«مین یونگی
۳۵ ساله، مدیرعامل هتل سِوِن»
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
«جانگ هوسوک
۳۴ ساله، جراح قلب و عروقِ بیمارستان 병 زیر نظر هولدینگ سِوِن»
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
«پارک جیمین
۳۲ ساله، استاد دانشگاهِ ملی سئول رشته‌ی فیزیک تخصص نظریه‌ی ریسمان»
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
«کیم تهیونگ
۳۲ ساله، صداپیشه، گوینده‌ی خصوصی هولدینگ سرگرمیِ سِوِن»
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
«جئون جونگکوک
۲۸ ساله، مربی بدن سازی و فیتنس»
-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩-̩̩̩
پی‌نوشت:
«طبق گفته‌های افسانه‌ی نخ سرنوشت، همه‌ی ما فرد یا افرادی رو داریم که سرنوشتمون با یه نخ سرخ به انگشت‌هاشون گره خورده. مردم تا سالیان سال به این موضوع می‌خندیدن و اون رو باور نداشتن تا وقتی که مراجعه کنندگان مشکوکی به بیمارستان‌ها رفتن و مدعی شدن تتوهای عجیب و غریبی روی بدنشون ظاهر شده. دولت‌ها سالیانِ سال مخفیانه روی این موضوع تحقیق کردن و سرانجام در سال ۱۹۹۰ میلادی اولین زوج آمریکایی-اسپانیایی موفق شدن هم دیگه رو ملاقات کنن و تتوهای یکسانشون نشان از این بود که با هم هم‌سرنوشت هستن. حال در سال ۲۰۲۴ میلادی مردم باور عجیبی به زوج‌های هم‌سرنوشت دارن. به هر کسی که با هم‌سرنوشتش ازدواج کنه از سمت دولت مزایای زیادی برخوردار می‌شه امّا چه حیف که بسیاری از مردم نمی‌تونن تا آخر عمر هم اون شخص یا اشخاص رو ملاقات کنن. به تقریب از هر یک میلیون ازدواج در سال حدود نود هزار زوج هم‌سرنوشت هم هستن.»
YOU ARE READING
7
Fanfictionیه مینی‌فیک از خانواده‌ی هفت نفره‌مون. couple: 7some(bottom jk main character, switch member) genre: angest, romance, slice of life, little smut
