JUNGKOOK POV:
کیم و جئون کوچک؟ این کصخله؟ ببین بچ اگه واسه تو کوچیکه حق نداری پسر منو کوچک صدا کنی؟ واس من جئون بزرگه
+گمشو اونور ببینم. اگه فکر کردی من قراره عهد همین الان بهت بدم کور خوندی .
_ولی تو منو بوسیدی...
وایسا ببینم ...این چرا داره این شکلی میشه؟ انگار بهش تجاوز کردم. ببین آقای آلفا تو داری به من تجاوز میکنی مظلوم نمایی تعطیل
یه دفعه چشماشو پره اشک شد
_ تو باکرگی لبامو ازم گرفتییییی ! الان داری قالم میزاریییییییی . از اولشم میدونستم قصد شوم دارییی
+مگه بچه ای که داری گریه میکنی؟
ـ. مگه من دل ندارم؟ اصلانشم خودت باعث و بانی این وضعی پس خودتم باید درستش کنی
+چرا داری شبیه من حرف میزنی؟
_حداقل یه بوس دیگه بهم بده برم
از اونجایی که دیگه حوصله حرف زدن نداشتم ونمیخواستم باکرگیمو واقعا از دست بدم پس قبول میکنیم.
+ بعدش میری دیگه؟
خیلی مظلوم و ناز سرشو تکون داد و جلو اومد
چشماشو بست و لباشو غنچه کرد و در انتظار بوسش بود
سریع لباشو بوسیدم و خواستم برم عقب که سرمو گرفت و نذاشت بکشم عقب و دوباره همون پروسه قبلی رو تکرار کرد و منم فقط کاراشو تکرار میکردم .
_ آخیشش.
بعد آروم سرمو بوسید و پاشد رفت دستشویی.( میدونید برا چی رفت دیگه)
تو این مدت یکم تو گوشیم چرخیدم و بعد تو تخت فرو رفتم تا بخوابم .
یکم بعد تهیونگ اومد و منو از وسط تخت کشید بالا و داره روی موهامو بوسید و مثل یه عروسک خرسی منو تو بغلش گرفت
+دستشویی خوش گذشت؟
_ اصلا حرفشو نیار که گوش کیم کوچک تیزه
+آها . پس بخوابیم
_ بخواب دیگه
+ باشه
_ آخه هنوز بیداری
+ نکنه میخوای درجا چشممو ببندم خوابم ببره مرتیکه عوضی و بی مغز آنقدر زر زر نکن و بزار کپه مرگمو بزارمممممم
_خب باشه چرا جیغ میزنی
+ منننننن کییییی جیغغغغغ زدمممممممم
(فردا صبح)
به محض اینکه بیدار شدم دیدم دوباره سر میز صبحونه ام و آقا داره غذا میچپونه تو دهنم. خب من امروز دانشگاه که ندارم، کارم که ندارم، پس این عوضی برا چی منو بیدار کردهههههههه
YOU ARE READING
My little boss:ریـیسکوچـولویمن≤
Fantasyسـلامنعنـاییبهتمامکساییکه قرارهفیکشن من رو با نگـاه های قشنگشون بخونن: این فیکشن کاملا هـولهولـکیقراره نوشته بشه، چون نویسنده «بـیـکـاره» در هر حال: داستان در مورد امگای کیوت و قویایکهتو روز اول دانشگاهش از یکی از استاداش خیلی بـدش می...