با صدای نوتیف گوشیش از توی جیبش درش آورد و نگاهی بهش انداخت، هوسوک یه گروه زده بود؟ نگاهی به اعضای گروه انداخت که با دیدن اسم جیمین پوکر شد، واقعا چرا اون رو هم آورده بود؟
نفس کلافهای کشید و ابروهاش کمی تو هم گره خورد ولی با دیدن اسم جونگکوک چند لحظه روی اسمش مکث کرد و بیاختیار زبونش رو روی لبش کشید.
دو نفر دیگه هم توی اون گروه بودن، مین یونگی و پارک یوری، دندونهاش رو روی هم فشرد و حرفهای امروزِ برادرش توی گوشش پیچید، باید میفهمید قضیهی اون بچه چیه.
هوسوک توی گروه پیام داد:
«نظرتون راجب یه دورهمی چیه؟»
پیام بعدی برای یوری بود:
«عالیه، چه زمان و مکانی؟»
جونگکوک در حال تایپ شد که تهیونگ منتظر به صفحهی چت چشم دوخت.
«کافهی من، دیگه زمانش با خودتون.»
هوسوک دوباره تایپ کرد:
«دو روز دیگه؟ ساعت پنج غروب؟»
همگی موافقت کردن که تهیونگ فقط ایموجی لایک رو فرستاد و گوشی رو توی جیبش برگردوند، با رسیدن به یه مکان تهیونگ پلکهاش رو کلافه روی هم فشرد و بازدمش رو محکم بیرون فرستاد.
نایون بازوی تهیونگ رو گرفت و چونهش رو روی شونهی مرد گذاشت، با لحن بچگونهای گفت:
- تهیونگ شی لطفا، من خیلی این کار رو دوست دارم.
تهیونگ دندونهاش رو روی هم فشرد و فقط هومی گفت که نایون با خوشحالی از ماشین پیاده شد، تهیونگ هم به اجبار پیاده شد و همراهش رفت.
و حالا توی یه اتاق کوچیک نشسته بود و نایون... هفتمین آهنگی بود که میخوند، تهیونگ حس میکرد کم مونده سرش از اون همه سروصدا منفجر بشه و مغزش روی دیوارها بپاشه.
نایون به هر آهنگی که میرسید، میخوندش براش مهم نبود شاده یا غمگین، گاهی هم با آهنگها میرقصید، تهیونگ به طرف میز خم شد و قوطی آبجویی که روی میز بود رو برداشت.
نصف قوطی رو خورد و از جاش بلند شد که نایون معترض نگاهش کرد ولی تهیونگ بیتوجه به نگاهش از اتاق بیرون رفت، راهروی تقریبا تاریک و باریک رو رد کرد که به پلههای خروجی رسید.
از پلهها پایین رفت و نگاهش رو به اطراف دوخت، نفس عمیقی از هوای ازاد کشید و با گرفتن سرش به طرف آسمون چشمهاش رو بست.
با شنیدن صدای پشت سر همِ بوق چشمهاش رو باز کرد، یه پسر بچه با یه موتور تصادف کرده بود، با قدمهای بلند به طرفش رفت که با حرفهای صاحب موتور ابروهاش توی هم گره خورد.
- بهت یاد ندادن همینجوری مثل حیوون نپری وسط خیابون؟ نکنه بیکس و کاری که هنوز این چیزها رو بلد نیستی؟
STAI LEGGENDO
𝗺𝐚𝐬𝐭𝐞𝐫𝐢𝐧𝐠 𝐭𝐡𝐞 𝗺𝐚𝐝𝐧𝐞𝐬𝐬
Fanfiction𝗺𝐚𝐬𝐭𝐞𝐫𝐢𝐧𝐠 𝐭𝐡𝐞 𝗺𝐚𝐝𝐧𝐞𝐬𝐬 «سلطهی جنون» 𝐜𝗼𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝗼𝗼𝐤, 𝐲𝗼𝗼𝐧𝗺𝐢𝐧 𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝗺𝐚𝐫𝐢𝐲𝐚 𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐫𝗼𝗺𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐝𝐫𝐚𝗺𝐚, 𝐬𝐥𝐢𝐜𝐞 𝗼𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 𝐮𝐩 𝐭𝐢𝗺𝐞: 𝐒𝐚𝐭𝐮𝐫𝐝𝐚�...