Part 8

314 36 8
                                    

 سلوومم بروبچ اینم از این قسمت نقش من تو این داستان تموم می شه دیگه نمی پرم وسط حرف هری و مدولاین دوستون دارم بااای

*************

هری:عشقم باران می خوای بری نیویورک ولسه خرید؟

من:واسه چی هری جووون؟

هری:همین جوری بیا این بلیط لندن به نیو یورک

من:باشه عجقم شماره حسابتو می دونم کارتتو بده.

هری:باشه هرچی دلت خواست بخر 

من:باشههه بووووووس بای دلم تنگ می شه مواظب خودت باش یه وقت دخترا نریزن سرت شل و پلت کنن راستی قبل از خواب جیشتو بکن باشه مامی

هری:عزیزم 22سالمه دیگه انگار داری با بچه ت که 1سالشه حرف می زنی تو هم مواظب خودت باش بای

*

*

*

*

*

*

*

*

*

هری:فرستادمش نیویورک تا آخر داستان نمی آد.

مدولاین:باشه شروع کنیم

هری:باشه 

مدولاین:اهم اهم

هری:عزیزم با من بیا

مد:کجا؟

هری:سوپرایزه

د.د.هری:

خیلی لبخندش شیرینه می تونم کل عمرم به اون صورت زیبا و بی نقصش نگاه کنم نمی دونستم انقدر سوپرایز دوس داره هیچ وقت واسش قدیمی نمی شه اون چشمای خوشگلش برق می زنه.

د.د.مد:

هری دستمو گرفت و باهم داشتیم قدم می زدیم اونجا خیلی تاریک و خلوت بود من دختر شجاعیم ولی حق بدید بترسم من و یه پسر جوون که نمی شناسمش تنها ولی بهش می آد پسر بدی نباشه.

یه5دقیقه ای راه رفتیم که هری گفت:رسیدیم

من گفتم:واو این جا خیلی ....

هری لنگشتشو گذاشت رو لبم و گفت:شششششش

این جا واسه تو

من:چییییی:؟؟؟؟؟

هری:این خونه رو به اسم تو زدم 

من در کما به سر می بردم که یه دفعه صدای یه خانومی رو شنیدم

خانوم:سلام خانوم من کندال هستم 

هری یه پوزخند زد و گفت:مد انقدر بی ادب نبودی کندال سلام کرد.

مد:سلام ببخشید شما؟؟

کندال:من خدمتکار شخصی شما هستم آقا منو استخدام کردند 

Im a girlWhere stories live. Discover now