Chapter 12

251 33 43
                                    

بچه ها واسه این قسمت یه آهنگو باید داشته باشین.
نمیگم اگه خواستین دانلود کنید چون (((((باید))))) داشته باشین.
هرموقع که گفتم آهنگو پلی کنید.
اونایی که میخوانو تلگرام دارن بهم پیام بدن واسشون بفرستم -___-

وگرنه ک حتما دانلود کنید.

اسم آهنگ: Bad girl_avril lavigne

.................................................................

زمان حال

-انتقام....

-وای تینا....شوخی میکنی....

-نه....اتفاقا خیلی هم جدیم.

اینو زمانی که لبخند شیطانی میزدم گفتم.
الآن وقته تلافیه ^__^

-زود باش تیفانی کمک کن لباسمو درارم....

با کلی زحمت لباسمو عوض کردمو رفتیم پایین.
دل تو دلم نبود تا نقشمو زودتر عملی کنم ولی باید صبر کنم.

- خوب زودباش شام درست کنیم.

- الآن که ساعت هفته :/

- حرف نزن زود غذا رو حاضر کن.

- خوب چی درست کنم؟؟

- اممممم....یه غذای سریع.

- مثلا؟؟

- املت بزن زود بخورن برن بکپن کار دارم.

- آخه منگل جان اینا املت چه میدونن چیه.....

- من نمیدونم ی چیزی درست کن دیگه.

- باشه توهم بیا سالاد درست کن.

وسایلای لازم جهت سالاد درست کردنو ورداشتم.
نشستم رو صندلیو هویجارو گذاشتم رو تخته ی رو به رو و شروع کردم بریدنشون.
بههههه بههههه
تق تق تق تق تق
جووووون خخخ
چقد حال میده

- تینا داری چیکار میکنی؟؟

- دالم هبیچ میبلم. ^___^

- میشه بدونم چرا اونوخ؟؟

- باسه سالات دیده.

- مگه هویج میریزن تو سالاد؟؟ -__-

- آله....

- اولا که مثل آدم حرف بزن....دوما....اون هویجی که میریزن تو سالادو رنده میکنن....اینی که تو داری گرد گرد میکنی به درد نمیخوره.

- خیلی هم خوفه....اونجولی آخه تخ تخ صدا نوموده ^___^

- مثه آدم حرف بزن بچه.

- خودت دالی میدی پچه....

- وا....سرت به جایی خورده؟؟ وای آبجیه خلمغزم خلمغزتر شد :'(

- لوس....برو گمشو غذاتو درست کن.

- اینه :)
.
.
.
.
.
.

- سلام :)))

- سلام لو.

- داری چیکار میکنی؟؟

Rescue Angel Of My LoveWhere stories live. Discover now