vii

243 54 1
                                    

بوق...

بوق...

"میتونی بیای تو"

"م-من نمیخوام م-مزاحمت بشم."

"داری یخ میزنی، هری. کونتو بردار بیا اینجا."

"عصبانی، ازش خوشم میاد."

"نه نمیاد، ریو خوشش نمیومد."

"من قرار نیست باهات بحث کنم، ال."

"هری؟"

"بله؟"

"من ترسیدم."

"همه چیز خوبه، من یه هیولا نیستم."
-

Mahshid.

the phone booth ➳ h.s. (persian translation)Where stories live. Discover now