با بی میلی قاشق غذا رو به بازی گرفتو کمی از غذا رو مزه مزه کرد با چشیدن مزه متفاوت و خوش
مزش شروع به خوردن کردبعد از تموم شدن غذاش ابرویی باال انداختو گفت : اینو کی درست کرده بود؟؟
_ همسرتون قربان
_ همسرم؟؟!!!
قبل از این که خدمتکار توضیح بده لویی از اشپزخونه بیرون اومدو به طرف اتاقش رفت
هری ابرویی باال انداختو گفت : لویی .... بیا اینجا
لویی برگشت سمت هری تعظیم کوتاهی کرد_ بله قربان
هری کلافه از این لحن غمزده لویی پلک هاشو روی هم فشردو گفت
_از این به بعد غذای منو خودت درست کنپوزخندی زدو رو به خدمتکارش گفت : البته قبلش تو تست کن غذا رو که مسمومش نکرده باشه
لویی سرشو بلند کردو به هری نگاه کرد لبخند تلخی روی لباش نشست می خواست بگه " من عرضه
اسیب زدن به هیچ کسو ندارم خیالت راحت جناب استایلز"_ چرا این جوری نگام می کنی لعنتییییییی
لویی نگاهشو از هری گرفتو سرشو پایین انداخت
_ متاسفم قربان .... دیگه نگاتون نمی کنمهری با خشم دندوناشو بهم کشیدو ازجاش بلند شد سیلی محکمی به لویی زدو ازکنارش رد شد
لویی دستشو روی گونش گذاشتو با چشمای خیسش به بیرون رفتن هری نگاه کرد " بازم می ری دنبال
یه دختر؟؟... هری می شه دخترارو نیاری خونه؟؟ قلبم ... نمی فهمه تو مال اون نیستی ... فکر می کنه
بهش خیانت شده ... می شکنه ... دردش خیلی زیاده ... خیلی بیشتر از کتکایی که می زنی خیلی بیشتر از زخم زبونات .... خیلی بیشتر از زنده موندنم تو این دنیا "........
_ بیدار شو
با صدای هری از خواب پریدو روی تخت نشست
_ چیزی شده؟؟؟
_ پاشو وسایلتو جمع کن باید بیای اتاق من
_ هووم؟؟!!
_ ببینم هنوز خوابی یا کری؟؟؟ گفتم لباساتو بردار بیا اتاق من
با بیرون رفتن هری لویی بهت زده رفت سمت وسایلشو جمعشون کردو مضطرب به در اتاق هری خیره شده بود می ترسید وارد اتاقش بشه اصلا دلش نمی خواست یه دختر دیگه رو روی تخت هری ببینه اومد برگرده پایین که به کسی برخورد کرد
_ چیزی جا گذاشتی پایین؟؟_ هان ... اوم ...نه ... نه ...نمی خواستم بی اجازه وارد اتاقتون شم
لوییو هول داد سمت درو در اتاقو باز کرد
با لویی وارد اتاق شد به کمدش اشاره کردو گفت : یه جا واسه لباسات پیدا کنلویی نااروم به هری خیره شدو گفت : چی شده هری؟؟
هری یه لحظه با خودش فکر کرد چه خوبه به جای قربان هریو از بین لبای لویی بشنوه ...
YOU ARE READING
Night of appreciation(L.S)(completed)
Fanfictionمن مجبور بودم اما من واقعا دوست دارم متاسفم