•|6|•

3.8K 505 101
                                    

smut!!!
chapter 6:fingering or reaming?

قسمت شش:فینگرینگ یا ریمینگ؟

《"اههه..."بعد از برخورد کمرش به تخت بی اختیار ناله کرد... سرشو بلند کرد و به پسر جذابی که در حال در آوردن پیراهن سیاهش بود نگاه کرد...

راه نسبتا طولانی و سرعت سرسام آور ماشین مستی رو از سرش انداخته بود و الان هیچی نداشت که بگه... باورش نمیشد تا چند دقیقه دیگه باکرگیشو از دست میده!بابتش ناراحت نیست ولی براش عجیب عه...

هری بعد از در آوردن شلوارش روی لویی خم شد... خط فک تیز شو بوسید و کنار گوشش زمزمه کرد"اماده ای؟"نرمه گوششو بین لبهاش گرفت...لویی هق هق کرد و سر تکون داد...

"دلم میخواد بشنومش بیبی.." هری یکم سرشو بلند کرد تا به تیله های لویی نگاه کنه... تا به حال چشمهایی به این زیبایی ندیده بودن... هیچ کدومشون!

"ا...مادم... ولی... هری..."هری با رضایت سر تکون داد و از روی لویی بلند شد..."هری..." لویی همونطور که با کمک هری روی زانوهاش مینشست زمزمه کرد...

"بله؟..." لویی آب دهنشو قورت داد... هری با حوصله تیشرت نازک و مشکیشو در آورد و لویی لرزید..

"من...من..." درآوردن جین تنگ لویی زمان بیشتری رو صرف کرد...هری ضربه اروم به سینه لویی زد و اون روی تخت دراز کشید...

قبل از اینکه بخواد چیزی بگه لب های هری روی لب های یخ زدش قفل شدن... برای چند ثانیه هیچ حرکتی در کار نبود... انگار کل دنیا یخ زده بود!

لویی تمرکزش روی نرمی لب های هری بود... اون لب های زیادی رو بوسیده بود... ولی لب های هری فرق داشت! بخاطر روژ چرب و لیز نبود... به خاطر تزریق بزرگ نبود و مزه خوبی داشت... یه جورایی مثل آدامس نعنایی!

لویی دستشو روی بازوی هری کشید و این باعث شد هری بوسه رو عمیق تر کنه... لویی با باز کردن لب هاش به هری اجازه داد بیشتر و بیشتر تحریکش کنه..

دقایقی فقط یه بوسه خیس و کثیف بینشون بود ولی هری با کشیدن لب هاش به سمت زیر گوش لویی، ناگهانی گاز گرفتن اون قسمت و رضایت از ناله بلند لویی به بوسه خاتمه داد..

با بوسه های ریز و خیس لب هاشو به سینه لویی رسوند و خودش رو با تحریک کردن اون دو برجستگی کوچیک و قهوه ای رنگ مشغول کرد...

سکوت اتاق بزرگ هری فقط با ناله های کوتاه و بلند لویی و 'هوووم' های هری میشکست...

انگشت های کوچیک و باریک لویی موهای نرم و شکلاتی هری رو لمس کردند و با فشار اروم سرشو بلند کردن تا یه بوسه دیگه داشته باشند...

هری زبون لویی رو گزید و با حس کردن لرزش بدن لویی نیشخند زد... در همون وضعیت باکسر لویی رو درآورد و جمع تر شدن پاهای لویی رو حس کرد...

Gucci or Adidas? L.STempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang