اونقدرغرق بوسیدن لیسا بودم که متوجه بم بم نشدم تا اینکه دیدم لیسا داره با عصبانیت به پشت سرم نگاه میکنه .چشمهای لیسا بخاطر عصبانیت تیره شده بودن و دندون های نیشش بیرون اومدن . يه غرش ترسناک کرد که باعث شد از ترس بلرزم .
"متاسفم که مزاحم خوش گذرونی تون میشم اما بنظرم یه چیزی داری که مال منه." بم بم با پررویی گفت.
لیسا دوباره غرش کرد و این بار شبیه پلنگ های سکسی نشده بود.
"خودت میدونی چی به صلاحته پس گورتو گم کن." لیسا دندون هاشو محکم بهم فشار داد.
برگشتم تا به بم بم نگاه کنم ولی لیسا منو به خودش نزدیکتر کرد و الان از پشت به سینه اش چسبیده بودم و دستاشو دورم انداخته بود که به بم بم بفهمونه من مال اونم.
بم بم کنار استخر دست به سینه وایستاده بود و عصبانیت از چهره اش می بارید. اونم چشمهاش تیره ان و دندون های تیزش بیرون اومدن . تنها فکر منطقی که اون موقع تو سرم بود این بود که مطمئنا دلم نمیخواست وسط این خواهر و برادر گیر بیفتم.
"تحویلش بده سیس." بم بم با بی حوصلگی گفت.
لیسا فشار بازوشو دورم محکم تر کرد. "نه."
"جنی مال منه و تمام .حالا بزار بره قبل از اینکه کنترلمو از دست بدم."
"دوتامون میدونیم چجوری تموم میشه اگه خدای نکرده کنترلم رو از دست بدم . مطمئنا دلت نمیخواد از درد به خودت بپیچی لیتل برادر, اصلا راه نداره بزارم جنی باهات بیاد." لیسا جمله اخرشو با یه غرش تموم کرد.
قرنیه چشمهای بم بم نمی تونست تیره تر ازین بشه ولی بعدش از عصبانیت چهره اش کم شد و جاشو به یه لبخند مرموز داد.
'این قرار نیست ختم به خیر شه ' با خودم گفتم.
"خیله خب , چرا نزاریم میس جنی کیم خودش تصمیم بگیره که میخواد با کی بمونه؟" بم بم با یه نیشخند گفت.
لیسا با این حرفش جا خورد و فشار بازوهاشو دورم کمتر کرد كه صورتمو برگردوندم تا ببینمش .عمیقا تو فکر بود بالاخره اه کشید و گفت. " قبوله."
بم بم لبخندش گشاد شد و برگشت تا بهم نگاه کنه و یه لبخند شیرین زد و گفت. "جنی, ترجیح میدی با کی بمونی؟ من یا لیسا؟"
تازه میخواستم بگم لیسا که فکرهام حرفمو قطع کردن خب دقیق تر بگم صدای بم بم بود که تو فکرهام واضح میشنیدم , ولی لباش تکون نمیخوردن.
"بگو با من میمونی و گرنه عواقبش پای جیسوهه , و این اصلا خوب نیست."
نفسم بند اومد و مِن مِن کردم " من .. آا
واقعا خود بم بم بود یا من توهم زدم؟
"اره واضح شنیدی چی گفتم بم بم ام و بهت پیشنهاد میکنم منو انتخاب کنی و گرنه دوست عزیزت جیسو بخاطرت مجازات میشه."
YOU ARE READING
Fatal Attraction | Jenlisa version
Vampireجنى كيم فكر ميكرد هرچيزى كه از زندگى ميخواست رو داره؛ شهرت، دوستاى عالى، و يه دوست پسره دوست داشتنى كه واسه قيافش ميشه غش رفت. ولى چى ميشه اگه از يه كلاب گروگان گرفته بشه و بيدار بشه و يه دختر فوق العاده خوش قيافه كه اسمش ليساست رو ببينه، دخترى كه ن...