A Little Cat Boy

The little cat boy

امروز قرار بود چیمی رو ببرم پیش یونگی تا باهاش بازی کنه و امید وارم ک بتونه باهاش کنار بیاد
اخه یونگیی...ی مقداری خشنه.
در زدم و دوباره ب چیم نگاه کردم ک دستشو تو دستم گذاشته بود و داعم دمِ مشکی سفیدش تکون میخورد و ب در زل زده بود
یونگی با اخم درو باز کرد
هووووومممم؟؟؟
با تعجب نگاش کردم چرا اینطوری شده؟؟؟؟
چیمی سریع بهش سلام کرد و گفت
شلام شلااااممم من چیمین هستم ولی کوکی بم میگه چیم
و دوست دارم ک باهات باژی کنمو دوست بشم😀😀
_ک اینطور!!!
یونگی همون موقع گوش چیمیو گرفت و کشید
_ببینم این گوشای مسخره دیگه چیه هااانن
و هی گوشاشو میکشید
چیمی هم دستشو گذاشته بود رو دستای یونگی و گریه میکردم
منم درحال جدا کردن یونگی از چیمی بودم
بسههههههههه با دادی ک زدم یونگی عقب رفت و با چشمای پُر نگام کرد چیمیو بغلش کردم و ی اخم ترس ناک ب یونگی انداختم
گوش راست چیمی ب خاطر ناخونای یونگی زخمی شده بود و یکمی خونی شده بود
یونگیو ب عقب هل دادم و رفتم تو هوسوک درحال اماده کردم صبحونه بود و چیمی مثه بچه گربه هایی ک مامانشونو تازه پیدا کردن بهم چسبیده بود و از شدت گریه ب هق هق افتاده بود سرشو گذاشته بود روی شونم و...اوه خدای من دیگه دمشو تکون نمیداد این برای منی ک دوروزو دوشبه پیشمه یکمی عجیبه محکم ب خودم فشارش دادم
و بوسی ب سرش زدم هی کت بوی کوچولوی من نباید گریه کنه میدونی چرا؟
ننن نمودونم چلا؟؟؟
چون من قرار ی عالمه لللش کنم و بهش نوتلا بدم
اما چیمی گوشش درد میکنه=(
میدونم ببین الان بوسش میکنم بهتر میشه
بوس اروم و کوچکی ب کوشش زدم ببین بهتر نشد
بهتره=(
چرا لباتو اویزون کردی
گرسنمه
ااا راس میگی حواسم نبود بیبی
لیدی چیه؟؟؟
لیدی ن بیبییی
همون
ببین عمو هوسوک برات خامه کاکائوویی خریده
خامه دوس ندارممم من کوکی دوس دارم
و مثه بچه هایی ک میخوان از مادرشون جدا بشن بهم چسبید بود
سعی کردم اروم از خودم جداش کنم
چیمی من باید برم سر کارر عزیز دلم نمیتونم بمونم با یونگی بازی کن تا من برگردم
نموخواااااااااممممممم
رو مبل نشستم و نازش کردم
بیبی ب من نگاه کن
تو چشمام پر اشک بود دلم براش کباب شد
چیمی اگر بمونی اینجا و گریه نکنی من برات ی عالمه بستنی میخرم و میبرمت پارک باشه؟؟؟
اروم از بغلم اومد پایین و نشست رو مبل
و با گوشای صاف شده و چشمایی ک هنوزم ب خاطر گریه قرمز بودن بهم نگاه کرد
خوب کوکی الان قول داد ک عشر چیمی رو بِبَلِ پالک درسته؟؟؟😺
بلههه دقیقا
و ازم جام بلند شدم بوس محکمی ب لپش کردم مراقب خودت باش چیم چیم کوکی دوست دار
هیونگ خدافط یونگی اذیتش نکنیاااا
منتظر جواب نموندم و سریع رفتم ب سمت شرکت