24/7 [Sope] Completed

part 3

بچه ها آهنگی ک تو متن یونگی بش اشاره میکنه بالا موزیک ویدئوش رو گذاشتم.
________________________________________

بهتون گفته بودم که حوصله ام سرکلاسها سر میره؟ در واقع من حوصله‌ی هیچی رو ندارم. قبلا فکر میکردم بیش فعالم و به خاطر همین نمیتونم خوب تمرکز بگیرم بعدش به این نتیجه رسیدم کسی که ساعتها روی تختش میشینه و لریک مینویسه، یا بدون کوچکترین مشکلی وقتش رو پای بسکتبال و کتاب خوندن میزاره تنها مشکلی که نداره بیش فعالی و عدم تمرکزه. پس کلا بیخیال ماجرا شدم و ترجیح دادم همینجوری که هستم ادامه بدم. باهاش مشکلی نداشتم و جور دیگه ای هم نمیتونستم باشم.

حالا اینجوری ک په هستم باعث شده کلاس آخرم رو بپیچونم و از مدرسه بزنم بیرون. واقعا حوصله‌ی ریاضی و مهمتر از اون، جانگ رو نداشتم. ریاضی که همیشه یک مشکل اساسی بود از وقتی باهاش آشنا شدم ...حتی یک لحظه هم به خودتون جرئت ندید که فکر کنید از اون بچه نق نقوهایی هستم که هوش ضعیفم تو ریاضی رو به گند بودن این درس و ضعیف بودن معلمم تو تدریس نسبت میدم. درواقع من همیشه معلم های خوبی داشتم و خب خودم...نمره ای کمتر از b نگرفتم! من فقط نمیتونم بفهمم این همه بازی با اعداد آخرش قراره به کجا برسه. به خصوص برای منی که قرار نیست با این عددها چیز خاصی رو بسازم.

اما اون دیکهد بغل من داشت برا این ساعت خودش رو خفه میکرد و بیست چهاری بغل گوشم جیغ میکشید

"میدونی من چند ماهه مسئله حل نکردم"

"واقعا براش ذوق دارم...یون...دلم براش تنگ شده بود"و مسلما جمله آخرش رو بلندتر از حالت عادی خودش گفت.

واقعا دیوونه کنندست. یک پسر چجوری به خودش اجازه میده اینطوری رفتار کنه؟ درسته گور بابای جامعه و کلیشه‌های قرون وسطاییش ولی توی لعنتی تو این جامعه زندگی میکنی،چجوری میتونی اون نگاه ها رو روی خودت تحمل کنی و بدتر از همه به من بدبخت تحمیل کنی؟!

نمیتونم بیشتر از این از دستش حرص بخورم.تصمیم گرفتم تحملش کنم و نسبت به رفتارهاش بی توجه باشم و اگه فراتر از کاسه‌ی صبرم رفت، خودم رو گم و گور کنم!این راه همیشه جواب میده.

تصمیم گرفتم کل مسیر تا خونه رو پیاده برم تا ساعتی که میرسم باعث نشه مامانم بهم گیر بده.من هیچوقت از طرف مدرسه ام شکایتی نداشتم و اونم عادت کرده بود به رها کردنم. منم از این بابت ممنون بودم.هندزفریم رو تو گوشم گذاشتم و mp3ام رو روشن کردم و بیخیال عالم و آدم تو آهنگهای چند ساله ام غرق شدم.

***

در اتاقم رو بستم و فوری مشغول عوص کردن لباسهام شدم. هنوز هندزفری هام رو از تو گوشم در نیاورده بودم.آهنگ جدیدی که پیداش کرده بودم بدجوری معتادم کرده بود. نمیدونم چرا ولی انتخاب آهنگهام خودمم غافلگیر میکرد. پلی لیستهام به سرعت نور تغییر میکرد و این باعث گیج شدن خودمم میشد. اگه چند سال قبل بود می گفتم فقط رپ و هیپ هاپ اما الان فقط میدونم که متال تنها چیزیه که هنوز درگیرش نشدم.