part 1

6.9K 773 67
                                    

دوستای جونگین متوجه میشن که تنها چیزی که تو زندگیش

کمه یه شوگر بیبی عه برای همین تصمیم میگیرن کادوی

تولدش یه نفر رو وارد زندگیش کنن..جونگین همه

چیزداره...قدرتمنده...ثروت زیادی داره..صورتش مثل یه اثر

هنری بی نقصه ...هرچیزی که یه مرد تو سن اون ارزو

میکنه داشته باشه رو داره .. ولی یه چیزی هست که جونگین

نداره و دوستاش میخوان اونو بهش بدن و همه چیز خیلی

بهتر چیزی که همه فکر میکنن پیش میره !
_____________________________________________
پارت یک : شورت توری سهون

14 ژانویه
بعد از دوتقه ی کوتاه در باز شد و منشی رفت داخلو شروع

کرد به خوندن برنامه روزانش

" امروز ساعت 1 با منیجر شرکت چوی قرار مالقات دارین

و ساعت 3 قرار ناهار با منیجر بخش بازاریابی . و اینکه

پسرعموتون کیم جونگده گفتن ساعت 7 خونتون منتظرن تا

تولدتونو جشن بگیرین. "

یه نفس گفت و مطمئن شد همه جمله هارو به اندازه کافی

بلند و واضح گفته و مرد مقابلش کامل همه رو شنیده .

بدون اینکه سرشو بلند کنه تا نگاهش کنه یا حتی ازش تشکر

کنه با ارامش لب باز کرد و صدای عمیق و خونسردش

سکوت اتاقو شکوند " باشه سولگی ، میتونی بری . "

دختر تعظیم کوتاهی کرد و از دفترش رفت بیرون . بعداز 4

سال کار کردن برای اون میدونست اصال خوش اخالق نیست

و عدم نجابت از صورتش میبارید .

این که رئیسش کیم جونگین ، یا بهتره بگیم مستر کای

هیچوقت کلمات ساده ای مثل " صبح بخیر ، ممنون ، کارت

خوب بود ،خدافظ ، مراقب خودت باش ، ببخشید " و ... رو

بهش نمیگفت یا هیچوقت وقتی حرف میزد نگاهش نمیکرد یااینکه حتی یه ریکشن کوچیک به احترام گذاشتنش نمیداد

همیشه سولگی رو اذیت میکرد .

هرچند که خیلی زود فراموشش میکرد . چون کیم جونگین ،

ادمی که اشاره میکنه و همه چیز واسش اماده میشه هیچ چیز

از احساس و تاثیر داشتن رو ادم ها حالیش نمیشه . برای

همین اون تمام این سال ها کنارش مونده بود ، اون

میدونست هیچکس جوری که جونگین بود و جوری که

daddys suger babyOù les histoires vivent. Découvrez maintenant