D

784 132 34
                                    


(مگی دوست صمیمیه کارا بیون)*فک کنم اشنایید باش*

کارا بدو بدو از پله ها پایین اومد..به چه دلیله فاکی ایی این کارو کرده بوددد؟؟؟؟

دوستش بود دوست دخترش بود فامیلش بود چه سنمی باهاش داشت که رفت جلو یهو بوسش کرد(یه جور میگه بود انگار یه کیسه هاته فرانسوی داشته گمشو ..اوه نه کارا کراشمه):

بچه ها همه بیرون بودن..متوجه ی زنگ خوردنه موبایلش شد..

+الو؟
...
+اوه سلااام مگیییییی چطوری خیارشورهه منننن؟؟
...
+چیییی بگو که دروغ میگییییی واقعنننن نه نههه مگی کجاییی؟؟
...
+پشته سرم وات د فاکککک مگییییی

بقیه ی حرفشو با داد به مگی که پشته سرش داشت میدویید سمتش گفت.

محکم بقلش کرددد:واییی خدااا چقد دلم برات تنگ شده بود

×حالت چطوره احمق؟؟

+اههه ..خوبم نگفتی چرا اومدی این کالج ..یه جای دیگه ایی بودی خب؟

×اومدم که مواضبه توی دست پا جلفتی باشم..

هردوشون شروع کردن به خندیدن.

کارا طاغت نیورد و دوباره مگی رو بقل کرد.

اون دوتا دوستای صمیمیه بودن و یه جورایی مگی مثله مامانه کارا بود.

همون موقع کریس بود که از پله های پشته بوم پایین اومد و کارا رو توی بقله اون دختره تمام سیاه پوش دید.یکم دقت کرد دید نههه خیلی انگار باهم جورن رفت سمتشون.

-کارا بیون نمیخای معرفی کنی؟

کارا با شنیدنه صدای بمی که از پشته سرش میومد میتونست راحت حدس بزنه که کریسه

برگشت سمتش:اوه سلام کریس مگی دوسته منه اون از این به بعد اینجاست.

مگی جلو رفت که دست بده.اما مگی نمیدونست چرا حسه خوبی به کریس نداره.

هردوشون باهم دست دادن

-من کریس کابلو ام ترمه سه

×خوشبختم منم مگی ام ترمه سه دوسته صمیمه کارا ام..

کریستین خیالش راحت شد..

کارا پشته سره کریس اِریا رو دید که داره میاد.

+اِریا اومده کریس.

کریس برگشت:اِری استخر خوب بود؟

-بعلههه خیلی هم خوب بود..

_کسی که بهت تیکه ایی نپروند؟

-مگه تو اجازه میدی پسرا به خودشون میشاشن تا حتی بخان نگام کنن..اخر اگه گزاشتی من یه دوست پسر خوب داشته باااشمم اه.

کریس لبخنده جذابی زد:اوه راستی ساکتو بده.

اِریا هول شد:ه..ها واسه چیته؟

𝑺𝑻𝑶𝑳𝑬 𝑴𝒀 𝑯𝑬𝑨𝑹𝑻Where stories live. Discover now