finish

727 131 25
                                    


:"اینقد وول نخور."

کرا خنده ایی کردو دوباره خودشو زیره بغله کریس تکون داد.

:"مگه نمیگم تکون نخور هاا؟"

کریس، کارا رو روی تخت چفت کردو توی صورتش زمزمه کرد.

کارا لباشو لیسید و با انگشتش مشغوله بازی کردن با یقه ی پیرهن کریس شد.

:"مامانم میخواد بره خونه ی دوست پسرش زندگی کنه از این  به بعد...بهم گفته که میتونن توی خونمون بمونم ولی قبلش باید یه کار پیدا کنم."

کریس سری تکون دادو گفت:"نگران هیچی نباش، باشه؟من پیشتم‌."

و بوسه ایی روی پیشونی کارا زد.

کارا پوزخندی زدو گفت:"حالا که توی اون خونه به اون بزرگی تنهام...میای پیشم بمونی دیگه نه؟"

:"البته کوچولوی شیرینم."

و کارا رو دوباره توی بغله خودش کشید و بوسه های پی در پی ایی رو اعضای صورتش میکاشت.

:"کریس-
اوه ببخشید...این در رو ببندید بد نیست."

کریس با شنیدن صدای اِریا چشمی چرخوند و گقت:"و اینکه سرتو نندازی پایین بیای داخل هم بد نیست."

کارا که حالا از حضور نفر سوم توی اتاق یکم خجالت کشیده بود از زیره دسته کریس خودشو بیرون کشید و روی تخت نشست.

:"س..سلام...اِریا."

اِریا لبخندی زدو بی توجه به کریس خودشو روی تخت ینی کناره کارا انداخت.

:"عززییزممم..تو خیلی نازییی..کریس لیاقتت رو نداره."

کارا خنده ایی کرد و سرشو به نشونه ی مخالفت تکون داد.
کریس پوکر بهشون نگاه میکرد.

:"باید حتما یه بار باهم بیرون بریم باشه؟؟من یه مرکز خرید خوب میشناسم."

:"اِریا..چه خبر از دوست پسرت..نمیتونی با اون بری خرید؟"

کریس بی حوصله لب زد.

:"نه عزیزم...با تام حال نمیده..اونو واسه چیزای بهتر ترجیح میدم."

و حرفشو با لبخند شیطانی ایی تموم کرد.

کریس پیفی کردو گفت:"باشه..اوه نظرت چیه الان بری خونتون؟"

:"کریس."

کارا با دلخوری گفت و کریس شونه ایی بالا انداخت.

:"نگران نباش دختر کوچولوی مهربون..اون همیشه اینقدر بد اخلاقه..البته با تو فک نکنم اینطوری باشه..پس خوشبحالت."

کارا لبخند خجالتی ایی زدو حس کرد گونه هاش داغ شده.

:"خب به هر حال..اومدم ازت اسپیکرت رو بگیرم..ماله خودم خراب شد دیشب...واست میارمش."

اِریا گفت و اسپیکر روی میز رو برداشت.

:"بای بای."

از اتاق بیرون رفت و در محکم بست که باعث شد کریس فحشی زیره لب بهش بده.

:"من دیگه برم...باید به مامانم توی جمع کردن وسایلش کمکش کنم."

کارا گفت و خواست از روی تخت بلند بشه که کریس به پشت انداختش و روش ایستاد.

:"نه هنوز.."

و لباشو روی لبای صورتیه کارا گذاشت.
اروم مشغوله بوسیدنش شد و اروم گونه و گردنش رو لمس میکرد.
کارا ناله ی اروم از برخورد دست سرد کریس روی  رون پاش که فقط یه شلوارک جین پوشیده بود کرد.

کریس اروم دستشو روی رونه پاش تکون میداد و فشار های ضعیفی وارد میکرد.

زبونشو وارد حفره ی دهن کوچیک کارا کرد و مشغوله لیسیدنش شد.

کارا دستشو بالا اورد و توی موهای کریس کرد و اروم میکشیدشون‌.

با نفس نفس از هم جدا شدن و کریس طبقه عادت پیشونیش رو به پیشونیه کارا تکیه داد و روی نوک بینیش رو بوسید.

:"خیلی دوست دارم."

کریس اروم لب زد و بوسه ی دیگه روی لبای کارا کاشت.

کارا گونه هاش داغ شدن و زمزمه کرد:"منم دوست دارم."

+++++++++++++++++++++++++++

سلام دوستان:)))
این بوک تموم شد و این پارت اخر بود..
من یه پارت اسمات بعدش میزارم و اگر خ استید میتونم یه افتر استوری هم بزارم ولی باید نظرات رو ببینم و ووت ها:*))))))

خب ممنون که باهام بودید و خیلی دوستتون دارم خوشگلا:))♡♡♡

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jul 17, 2020 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

𝑺𝑻𝑶𝑳𝑬 𝑴𝒀 𝑯𝑬𝑨𝑹𝑻Where stories live. Discover now