-Part2-

492 78 64
                                    

نایل و لیام ، بعد از یک ساعت و نیم رانندگی تابلوی بزرگ
کلاب بارلی رو به وضوح تشخیص دادند...
خستگی از چشمای به خون نشسته ی نایل فریاد میزد.. اما چاره ای نداشت...

لیام با خشونت تیکه ی پوسته شده ی لبشو به دندون میکشید...
کلاب بارلی یه کلاب تقریبا مخفی و بی دردسر مخصوص پسرا بود... و به جز یه سری از دوستا و سلب های خاص کسی به اون کلاب پا نمیزاشت...

لیام جلوی در کلاب ترمز زد...
نایل بی توجه به لیام از ماشین بیرون زد و شماره ی زین رو با عجله توی گوشیش زد ، اما قبل از اینکه بوق بخوره ، یه سیاهی از کنار دیوار کلاب که عملا توی تاریکی غرق بود ، توجه نایل رو به خودش جلب کرد :

ز-نایل... داداش من اینجام ... چقد دیر...

نایل با خستگی خودشو به کنار دیوار رسوند و تکیه به دیوار نمدار پشت سرش داد

ز-با لیام اومدی؟ پس لی کجاست...؟

نایل بی توجه به زین سوال هاشو ردیف کرد:

ن_مالیک میشه دقیقا بگی تو چه غلطی کردی؟ واقعا انگیزت از اینکه بیای اینجا چی بود؟ مگه قرار نبود حواست به لویی باشه و باهم برگردید؟
زین‌تو حال هری رو ندیدی...

لیام با اشاره دست زین به سمتشون اومد...

ز-من نمیفهمم چی میگی و الان فقط نگرانیم اینه که لویی داره با اون‌ وضع رانندگی میکنه و
همه توی این شهر کوفتی اون ماشین لعنتیشو‌ میشناسن... و من نتونستم جلوشو بگیرم...

لی-زین تو گفتی با کدوم ماشینش بود؟

ز-با پورشه همیشگیش...

لیام چند لحظه مکث کرد و با شک ادامه داد:

لی-گایز فکر کنم بتونیم پیداش کنیم، دیشب اخرین بار با جی پی اس گوشی من به ماشینش کانکت شدیم.
و فکر نکنم با اون تعریفایی که زین گفته،
لویی اونقد به هوش باشه که دیس کانکت کرده باشه...

ن_هرکاری میکنی زودتر  بکن لیام ما هری رو همینجوری ول کردیم..

تصویر هری برای لحظه ای از جلوی چشمای نایل دور نمیشد...
دل هرسه تا پسر از فشار استرس و نگرانی دو جانبه برای دوتا از بهترین آدمای زندگیشون بهم میپیچید...
بعد از چند دقیقه صدای داد لیام بلند شد:

لی-فاک بهشششش ! مخ که مخ نیست ! باید طلا گرفتش!
نایل و زین با تعجب به هم نگاه کردن...

ن_چه مرگته لی؟ چیشد؟

لی-تقریبا باهاش زیاد فاصله داریم... دم یه رستوران کوچیک نزدیک رودخونه... بپرید تو ماشین...

ن_رودخونههههه؟؟؟؟رستوران؟؟؟  رفته رستوران؟؟؟

ز-رودخونه دیگه چه فاکیهههههه؟ اون مستههه!
فاک بهت تاملینسون ...

[ Only Fool Wins ] (L.S)(ON HOLD)Where stories live. Discover now