idol

IDOL2

با حرصی که داشتم محکم به در میزنم تا بالاخره در باز شد
-:بههه ببین کی اینجاست بهترین بازیگر سال اوه سهون چطوری داداش
سهون:بسته چان حوصله ندارم میدونیی که بزور بازیگر شدم
چان:میدونم میدونم ولی جالبه بازیگری نمیخواستی اینطور خوبی اگه میخواستی فکر کنم از کشورای دیگه هم میگفتن بری تو فیلماشون بازی کنی
سهون:دهنتو‌میبندی یا ببندم برات
چان:میبندم میبندم چرا حالا عصبانی میشی بیا تو کای و سوهو‌ و دی او هم تو اتاق منن
با عصبانیت امدم توی خونه سمت اتاق چان رفتم درو که باز کردم کایو دیدم که سرشو رو پای دی او‌ گزاشته دی او سرش رو ناز میکنه با صدای در دی او سمتم برگشت
دی او:سلام سهون
دی او همون طور که سر کای ناز میکرد با صدای اروم سلام داد
سهون:سلام دی او سوهو کجاست
سوهو:اهم اهم پشت سرتم
برگشتمو سوهو رو پشتم دیدم چان با خوشحالی وارد اتاق شد با صدای بلند گفت
چان:خب خب حالا وقت تمرینه
کای از صدای بلند چان از خواب پرید
نمیفهمم این ادم کی میخواد عاقل بشه هوففف
همگیمون رفتم به زیر زمین خونه که اتاق تمرینمون بود ما پنج نفر عشق خوانندگی داریم بزرگ که بشیم میخوایم یکی از بهترین گروه های خوانندگی کره بشیم ولی خانواده من با این موضوع مخالفن
چون مامان و‌بابام بازیگر بودن فکر میکنن بچه هم باید هرکاری مامان و باباش انجام میده همون کارو بکنن و علاقه بچشون به یه ورشونه
چان با ذوقش رفت پشت درام نشست
چان:بیاین دیگه خوب چه اهنگ....‌‌
سوهو:چان وایستا چقدر عجله داری درست این اولین تمرین گروهمون ولی اول باید مشخص کنیم کی چیکاره گروهه
چان:خو معلومه من درام میزنم دی او و کای گیتار تو سهون هم خواننده
سهون:گروه یه لیدر هم میخواد که حواسش به تمرین گروه باشه
چان و دی او و کای با هم یه صدا گفتن :سوهو بشه لیدر
سوهو:چرا من بشم
کای:اولن تو بزرگ ترین کسی دوما هم پولداری
دی او:سومن هرچی نباشه تو مامانمونی و چه کسی بهتر از یه مامان میتوانه لیدر گروه باشه
چان و کای با سر حرف دی او رو تایید کردن
منم که حرفی نداشتم بنظر منم سوهو میتوانه گروه رو خیلی خوب اداره کنه
سه ساعت کامل داشتیم تمرین میکردیم
سوهو:بسته دیگه فردا بازم میایم تمرین میکنیم
همه حرفشو تایید کردیم راه افتادیم سمت خانه هامون
وقتی رسیدم‌خونه تو اتاقم پاکت نامه ای رو دیدم روشو خواندم نوشته بود از طرف لوهان یه فن واقعی
عجیبه من تا حالا فن نداشتم
نامه رو باز کردم خواندم
سلام بر اوه سهون بهترین بازیگر
من شیو لوهان هستم یه پسر چینی و همیشه کارات رو دنبال میکنم و از تمام زندگیت خبر دارم منم دوست دارم بزرگ که شدم یه خواننده بشم ولی بابام مخالفه چون میگه باید بشم مدیر شرکتش اصلا به علاقه من توجه نمیکنه
حالااینا رو بیخال میدونستی خیلی جذابی میخواستم ازت راز اینکه چطوری انقدر جذاب شدی رو بپرسم
سهون با خواندن این قسمت خنده ای کرد بنظرش این پسر خیلی بامزه بود
من بهت همیشه حسودیم میشه چون من قیافه دخترونه ای دارم و همه مسخرم میکنن و تنها یه دوست دارم که اسمش چن اون یه پسر کره ایه و بهم کره ای یاد داده و برام یکی از عروسکای تو رو خریده من هر شب باهاش میخوام
شاید باورت نشه سهون ولی من دیوانه وار عاشقتم دوست دارم یه بار هم که شده تو رو از نزدیک ببینم دیگه حرفی ندارم ولی امیدوارم جواب نامه رو بدی هرچند میدونم این فقط یه رویاست که تو جواب بدی
خدافظ از طرف یه فن شیو لوهان

وای یکی عاشق من باورم نمیشه اون هم یه پسر عاشقم باشه واوو البته مشکلی با این موضوع ندارم هرچی نباشه کای و دی او هم عاشق همن عادت دارم به این موضوع دلم میخواد قیافه پسرو ببینم شاید منم ازش خوشم بیاد پس یه نامه نوشتم
وقتی نامه تموم شد انو تو صندق پست انداختم
لوهان امیدوارم از این رویا خوشحال بشی
به سمت خونه رفتم چهره اون پسر رو هر جوری فکر کنی تصور کردم بنظرم چهره قشنگی باید داشته باشه چقدر هم خانوادش شبیه خانواده منن بابای منم با خوانندگی مخالف و به علاقم اهمیت نمیده درست مثل اون
روتخت دراز کشیم و چشمام بستم به اینکه بزرگ شدم یه خواننده شم فکر کردم و کم کم خوابم گرفت و قشنگ ترین خواب رو دیدم