"کیک"
لوتومو : ریدم تو این نام کاربریت
آی هری گنده ـه : تو داری زاغ سیاه منو چوب میزنی؟؟
لوتومو : اوا خدامرگم بده، نه
آی هری گنده ـه : پس لطف کنو دیگه بهم پیام نده چندش آقا
آی هری گنده ـه : نام کاربریمم خیلی کیوت و نازه
لوتومو : یه جورایی زدم بالا
آی هری گنده ـه : الانه که برای بار سوم بلاک شی
لوتومو : نــــه
آی هری گنده ـه : ؟
لوتومو : هن؟
آی هری گنده ـه : نمیخوای یه دلیل برای اینکه بلاکت نکنم بهم بدی؟
لوتومو : حاجتی به دلیل نیست. فقط بلاکم نکن
آی هری گنده ـه : چرا اونوقت؟
آی هری گنده ـه : حالاحالا ها قرار نیست بتونی باهام بکنی. پس فازت چیه؟
لوتومو : تنها برداشت من از حرفت اینه که در آینده یه جوری بالاخره قراره باهات بکنم
آی هری گنده ـه : 😩
لوتومو : چیه؟؟🤔
آی هری گنده ـه : انصافن امیدی بهت نیست
لوتومو : تو یه نونوایی؟
آی هری گنده ـه : آره راستش هستم! چطور؟؟
لوتومو : چون اون دوتا نونت بدجور شیرین میرین میزنن
"شما این کاربر را بلاک کردید"
YOU ARE READING
Wanna Fuck?
Fanfictionلویی غالبا یه لاشیه و هری فک میکنه که اون یه آشغاله. تا وقتی که نظرش عوض میشه. • a Larry Stylinson Fanfiction. • _ترجمه ی فارسی. نویسنده : mochaharry تلگرام : FanfictionsOnly