six:|

993 160 16
                                    

کاور جونگ عه..
ووت و کامنت یادتون نره..!

پیشونیمو خاروندم و گفتم:
+نه به نظرم همون قبلی قشنگ..
با دستی که به باسنم چنگ زدم حرفم نصفه موند..
شوگا با نیشخند ابرو بالا انداخت.. چشم غره رفتم و حرفمو ادامه دادم:
+قبلی بهتر بود.. دیگه خودتون میدونید..

خودمو رو کاناپه پرت کردم.. سرم داشت میترکید..
اینکه بعد اون سکس جین هیچ ری اکشنی نشون نمیداد رو مخ بود.. اصلا سکس محسوب میشد؟
یه تجاوز اختیاری شاید..
اگه مارک های مزخرف رو گردنم نبود اصلا هیچ اثری نداشت.. مجبور بودن یقه اسکی بپوشم.. و شانس اوردم هوا سرد بود..

جین مثل قبل رفتار نمیکرد.. یعنی.. حتی دیگه اذیت هم نمیکرد..
بهم این حسو میداد که مختو زدم و کردمت.. دیگه هم کاریت ندارم..
این طور نیست که مثل دختر های ۱۴ ساله توقع غیرتی شدن داشته باشم.. اما دیگه حتی جلوی بقیه رو نمیگرفت.. قبلا نمیزاشت اذیتم کنن..
آه کشیدم و سرمو به دیوار پشت تکیه دادم..

-نظر تو چیه جون؟
سرمو با گیجی بلند کردم و به جین نگاه کردم..
+گوش نمیدادم.. چی؟
چشم غره رفت و حرفشو تکرار کرد.. اما حوصله نداشتم.. پس یه نمیدونم گفتم و دوباره چشمامو بستم..
شوگا کنارم نشست و لبخند زد.. دستشو رو شونه هام گذاشت و ماساژ داد..

با اینکه زیاد دست مالیم میکرد اما به عنوان یه دوست شخص خوبی بود..
وی سیگار کوک رو گرفت و یه پک کشید:
-جون.. امشب میخوایم بریم دور دور.. میای دیگه؟
+کجا؟
-چه فرقی داره.. میریم فقط هوا بخوریم..
+باشه..






۴تا موتور سیکلت در انتظارمون بود.. و مسلما وی کوک و هوپمین علاقه ای به جدا شدن نداشتن..
نمیدونستم باید سوار کدوم بشم؟ اگه سوار موتور جین میشدم مجبور بودم بهش بچسبم و حس بدی پیدا میکردم..
و اگه سوار موتور شوگا میشدم مطمعنا کلی دستمالی میشدم..
اما به نظرم می ارزید.. پس تسلیم شدم و با شوگا همراه شدم..

-بلدی برونی؟
+اوهوم
بی حوصله گفتم و سوار شدم.. شوگا پشتم سوار شد و دستاشو دورم حلقه کرد..
تا ۲ صبح بی هدف میچرخیدیم.. دیوونه بازی در میاوردیم و کرم میریختیم...یه دفعه مسیر شونو کج کردن و سمت یه گی کلاب رفتن.. متاسفانه گی کلابی که قبلا توش کار میکردم..
با پیاده شدن همه از جین پرسیدم:
-چرا اینجا؟

طبق معمول اخم غلیظی رو پیشونیش بود..
شونه بالا انداخت و بی تفاوت گفت:
-بعضی وقتا تنوع لازمه.. وقتی میریم بین این ادما حس خفن بودن میکنم..
نیشخند همیشگی شو زد و اول از همه حرکت کرد..
آروم آروم پشتش رفتم و دعا کردم اعضا امشب تصمیم نگرفته باشن بمونن..

اما.. شانس ندارم... چون هنوز رو میزی ننشسته بودیم که یکی پرید بغلم..
-نامی.. چه بامزه شدی..
با خنده دستمو رو کمر ته مین گذاشتم.. پاهاشو دورم حلقه کرد و گفت:
-به نظرت قد نکشیدم!؟

خندیدم و گفتم:
-اوه البته.. خیلی زیاد..
نیشخند زد و خودشو بالا کشید.. قدش یکم ازم بالا زد..
-الان از توام بلند ترم..
به خل و چل بازیاش عادت داشتم.. خندیدم و آروم پایین گذاشتمش و باچند ثانیه مکث پرسیدم:
-همه اینجان؟
ابروشو بالا انداخت و با شیطنت گفت:
-اگه منظورت از همه اون فرد خاصه.. بله.. تو پاتوق تونه..
سرمو تکون دادم و تشکر کردم..

تند تند سمت در پشتی رفتم و نفس عمیق کشیدم...
درو اروم باز کردم و دیدمش.. مثل قبلا .. تو لباسای گشادش گم شده بود.. و سیگاریو با آرامشو دود میکرد..
آروم آروم قدم برداشتم و سیگارو از دستش گرفتم..
-قول دادی نکشی. .

با چشمای عصبی نگاه کرد:
-تو هم قول دادی ترکم نکنی..
آه کشیدم و سیگارو انداختم زمین.. همون طور که لگد میکردم گفتم:
+قرار نبود احساسی بازی دراریم.. ما توافقی جدا شدیم..
پوزخندی زد و موهاشو از جلو چشماش کنار زد..

-توافق؟ تو گفتی دارم میرم بهتره جدا شیم.. چاره ای داشتم؟
زبونمو رو لبام کشیدم و پیشونیمو خاروندم.
+نمیدونم چی بگم.. معذرت میخوام.
لبخند زد و مثل همیشه بعد دعوا بوسید..
اما این دفعه فرق داشت.. چون نمیتونستم همراهیش کنم.. یاد لب های جین نمیزاشت ببوسمش..

نفهمیدم چی شد.. یهو ازش جدا شدم و هول داده شدم..
سرم محکم خورد زمین.. مشتی به صورتم خورد اما قبل اینکه بخوام حرکتی کنم از روم بلند شد.. و سمت جونگ حمله ور شد..
بی خیال سوزش پیشونی و سر دردم شدم.. جین رو از پشت بغل کردم و محکم نگهش داشتم..

+بس کن جین.. چه مرگته..
نفس نفس میزد و با خشم به صورت جونگ نگاه میکرد..
-ولم کن..
+نمیکنم.. جونگ برو.. زود باش..
جونگ با تعلل نگاه کرد و با اخم غلیظی رفت داخل..
بعد رفتن جونگ یکم تقلا کرد و دستامو باز کرد..
مثل همیشه غیر منتظره رفتار کرد و منو به دیوار پشت سرم کوبوند..

-بهت گفتم تو فقط هرزه منی.. نگفتم؟
چشمام سیاهی میرفت و درست نمیدیدم..
+گف.تی..
چشمام بسته شد و نتونستم حرفی بزنم..
صدای گنگ لعنتی گفتن جین رو شنیدم و از حال رفتم..

Why Not Club..! Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon