- دریاچه؟
+ آره پسر جون... طبق افسانه ها،زیر دریاچه یه دروازه وجود داره!
- به کجا میره؟
+ یه دنیای دیگه! دنیای موجودات افسانه ای و جادوی سیاه...
- پدربزرگ! این چیزا رو باور نکن..
پیرمرد پوزخندی به پسر زد و از جاش بلند شد:
+ باشه پسر جوان ...فقط مواظب باش گیر لیِرگانیس نیوفتی!❦︎❦︎❦︎
سلوووممم سلووومم
منم منم نویسندتون!
فیک اوردم براتون!امیدوارم حمایتش کنید!
من به شخصه ایدش رو خییلییی دوست دارم😍🍭
شما به ریدینگ لیستتون اضافه اش کنید حتما!
همین دیگه..
ای لاب یو ااال👀💖🍭بای بای😚😚😚
𝙰𝚃𝙴𝙽𝙰 Ꙭ༄
YOU ARE READING
𝕌𝕟𝕕𝕖𝕣 𝕋𝕙𝕖 𝕃𝕒𝕜𝕖 || 𝚔𝚘𝚘𝚔𝚟
Fanfiction[ 𝚄𝚗𝚍𝚎𝚛 𝚃𝚑𝚎 𝙻𝚊𝚔𝚎 || زیر دریاچه ] - دریاچه؟ + آره پسر جون... طبق افسانه ها،زیر دریاچه یه دروازه وجود داره! - به کجا میره؟ + یه دنیای دیگه! دنیای موجودات افسانه ای و جادوی سیاه... - پدربزرگ! این چیزا رو باور نکن.. پیرمرد پوزخندی به پسر زد...