fun time with avengers 2 (complete✔️)

10

باكي:*استيو رو براي بار هزارم تكون ميده*استيييو پاشووو!لنگ ظهره؟نمردي از گشنگي؟ساعت 12 پاشو بهت ميگم...قهوه ايي كه صبح برات درست كردم رو هم نخوردي؟

*باكي بازم بازوي استيو رو تكون ميده ولي صدايي از استيو در نمياد !ميترسه و دوتا از انگشت هاش رو ميزاره روي گردن استيو*

باكي:نبض داره!ولي چرا اصلا تكون نميخوره؟

باكي كله استيو رو تكون ميده و وقتي ميبينه بي فايده اس تخت رو دور ميزنه و يه كشيده محكم ميزنه به باسن استيو.

استيو:*تو خواب غر ميزنه*هووووم!چته؟بهش... دست نزن ...

باكي:*نفس ارومي ميكشه*خوبه زنده اس!

استيو:*تكوني ميخوره و سعي ميكنه بخوابه*نگرانم شدي؟؟

باكي:ديوونه!خوب معلومه كه نگران شدم...اصلا تكون نميخوردي!بگذريم... الان لنگ ظهره و من گشنمه و ميخوام برم بيرون خريد كنم گفتم بيدارت كنم پشت در نمونم ...

استيو:من لنگ ظهر رو دوست ندارم باك!من لنگ تورو دوست دارم...برو خريد خيالت ،راحت بيدارم...

باكي:*با يه بالشت ميزنه تو كله استيو و ميره تا لباس بپوشه*منحرف!خوابت نبره!

استيو:نگران نباش ...راستي اون لباس طوسيه رو بپوش خيلي جذاب ميشي باهاش ولي مراقب باش مخت باش!اون قرمزه هم جذابه.

باكي:*در حاليكه داره لباسش رو ميپوشه ميپرسه*چرا مخم؟

استيو:براي اينكه پسراي ديگه مخت رو ميزنن و به من حسوديشون ميشه كه همچين ابر سرباز خفني تو خونه دارم .

باكي:اوني كه يه ابر سرباز تو خونه داره منم ،نه تو...

*باكي نگاهي به ميز كنار تختشون ميندازه و متوجه ميشه دوتا دفتر طراحي اونجاست !ميدونست استيو عاشق طراحي كردنه ولي تاحالا از استيو نپرسيده بود كه چي طراحي ميكنه ،ديشب هم داشت طراحي ميكرد و تا دير وقت بيدار بود. *

باكي:...خوب ديگه من رفتم .

استيو:*با خميازه گفت*مراقب خودت باش .

*يك ساعت بعد *

*باكي خريد ميكنه و ميرسه به خونه و الان پشت دره و در ميزنه...*

باكي:*با خودش زمزمه ميكنه و خريد هارو ميزاره زمين و جيب هاش رو ميگرده تا كليد خونه رو پيدا كنه *اگه خوابت برده باشه به هشت روش سامورايي و دوازده روش ابر سربازي كونت ميزارم استيو...فقط خوابت برده باشه...