fun time with avengers 2 (complete✔️)

2

*باكي و سم و استيو و بروك سوار ترن شدن*
سم *اهسته در گوش استيو زمزمه ميكنه *ببينم همه چيز اماده اس؟
استيو:اره همه چيز تحت كنترله
باكي:*پهلو جفتشون رو نيشگون ميگيره *انقدر بلند حرف نزنيد الان بروك ميشنوه!
سم:خوب بابا باشه ؟حلقه رو اوردي ديگه؟
باكي:اره اوردمش .
استيو:خوبه ،باكي تو اوج اسمون بهش پيشنهاد ازدواج بده

*باكي ،بروك رو ميندازه جلو تا سوار بشه*

*چند دقيقه بعد تو اوج اسمون *

*همشون در حال نعره كشيدن و نشون دادن مقواهاي بزرگي كه روشون نوشته بودن "بروك با من ازواج ميكني؟" *
*باكي حلقه رو در مياره ولي از دستش مي افته *
*وضعيت بروك👇🏻*

باكي:*داد ميزنه ولي صداش به گوش نميرسه*واااااايييي حححححللللقققققهههههه!

سم:باااااكككككيييي ! اااااخخخخررررششششش اااااييييننننن كككككككصصصصصدددددددسسسسستتتتتيييييتتتتت كككككاااارررر ددددددسسستتتتممموووننن ددددااااادددد

استيو:*بر ميگرده سمت سم*سسسسمممم ببببرررووووو حلقه رررووو بگگگگگييييررر تتتااااا بببببررررووووكككك ننننفففهههممميييددددهههه!!!

*سم به ناچار ميپره پايين تا حلقه رو بگيره *

*ميرسن به انتهاي مسير ترن*
بروك:*ميپره پايين و به بقيه نگاه ميكنه *اوههه گااايييز اين خيلي خوب بود خيلي بهم حال داد...وايستا ببينم ما چهار نفر بوديم!چرا الان سه نفريم؟سم كجاست؟

استيو:*پشت كله اش رو ميخارونه*عااام خووووب چيييزه !يعني از ترن خودش رو پرت كرد پايين...

بروك:چي؟!چرا؟

سم:*با بال هاش كنار پاي بروك فرود مياد *بخاطر اين"حلقه"خودم رو انداختم پايين .بگيرش مال توهه مبارك باشه.

بروك:*ذوق زده ميشه و سم رو محكم بغل ميكنه*خداي من باورم نميشه!تو داري ازم خواستگاري ميكني؟اين قشنگ ترين حالتش بود

سم😳
بروك😍
باكي😠
استيو😲

سم:بزار برات توضيح بدم !
بروك:توضيح نميخوام
سم:يه دقيقه صبر كن تو نميدوني ماجرا از چه قراره!
بروك:لاو من عاشقتم.
استيو:باكي قرار بود ازت خواستگاري كنه ...حلقه از دستش افتاد.

بروك:چي؟
باكي:تو عاشق كي شدي؟
بروك:غلط كردم...

استيو:*باكي رو محكم گرفته تا در نره*بروك فرار كن تا جر نخوردي.
سم:بروووكككك وايستا منم بياااااممممم
باكي:استيووو ولم كن تا جرشون بدممممم...

درخواستي بروك روملو .باكي بارنز♥️❄️