fun time with avengers 2 (complete✔️)

44

اين داستان:مچ گيري كه به شكست انجام شد .

توني:*با عصبانيت ميره تو اتاق پيتر*پيتر؟دو ساعت داري چيكار ميكني؟خونه رو رو سرت گذاشتي!چرا انقدر حرف ميزني؟كسي كه پيشت نيست؟

پيتر:*با خنده*من؟نه من نميخندم!دارم با عنكبوت زشتم حرف ميزنم!اون چيز هاي بامزه ايي روبرام تعريف ميكنه ...

توني:*به كنج ديوار نگاه ميكنه و با انگشت شقيقه هاش روميماله* چي زدي پيتر؟

پيتر:من چيزي نزدم قسم ميخورم .

توني:*لبخند مليحي ميزنه و دست به سينه ميشه و به ديوار تكيه ميده*ولي ماري جوانا كشيدي پيتر!

پيتر:هولي شت!از كجا فهميدي؟

توني:*به كنج ديوار اشاره ميكنه كه تار ها با فاصله زيادي از هم تنيده شده بودن*از تار هات...

پيتر:*ميخنده*اما اوني كه كشيده من نيستم !عنكبوت هامن ،پدر...

توني:....

پيتر:*رو تخت مي افته و بلند ميخنده *هاها نتونستي مچم رو بگيري...

توني*چشماش رو تو كاسه ميچرخونه *به ريش استيفن بخند بچه

پيتر:ولي جدا از شوخي اين يه ازمايش بود .

توني:*مشتاقانه به پيتر نگاه ميكنه *برام توضيحش بده پيتر...

پيتر:*چند مدل از تار هاي در هم تنيده رو نشون توني ميده*خوب ببين من به 6 تا از عنكبوت هام طی يه ازمایش علمی ، مواد مخدر مختلفی رو دادم تا تاثیر اون رو روی تارهاشون ببينم، ننيجه اش اين شد.

توني:من قبلا فقط ماري جوانا رو امتحان كردم ولي بقيه اشون جالبه واقعا افرين.

يكم چيز علمي ياد بگيريم😎

درخواستي؟