9|1

205 19 3
                                    

(از دید جونگ سوک)

به لطف هیه ری، الان همه اطلاعاتی که لازم داشتم رو دارم!به خاطر همین، الان توی گل فروشی در حال خریدن گل بودم و منتظر بودم تا خانوم گل فروش اونارو برام تزئین کنه.

"بفرمایین،گلتون حاضره.امیدوارم دوست دخترتون خوشش بیاد"دسته گل ارکیده صورتی رو به سمتم گرفت.

لبخندی زدم"ممنونم"تعظیم کوچیکی کردم و دو دستی،دسته گل رو ازش گرفتم و از گل فروشی خارج شدم.

سوار ماشینم شدم دسته گل رو با دقت روی صندلی جلو گذاشتم تا خراب نشه.آدرسی که هیه ری بهم داده بود رو توی جی پی اس ماشینم پیدا و انتخاب کردم.با توجه به چیزی که هیه ری گفت، جی سو الان باید خونشون باشه.

بعد از بستن کمربندم،ماشین رو روشن کردم و به سمت آدرس حرکت کردم.

(از دید بکهیون)

"افسر چانیول،گزارش بده"

باورم نمیشه که لوهان الان داره از چانیول گزارش میخواد!یعنی فکر کرده تو این چند دقیقه چیکار میتونستم بکنم؟!

"دقیقا ساعت یازده و ربع از مغازه بیرون اومدیم و بهشون گفتم لباسا رو بفرستن تا توی خونه امتحانشون کنه.دقیقا سه دقیقه بعد به مغازه لویی ویتون رفتیم و بکهیون اصرار کرد که برام کفش بخره و در آخر الان با کفشی که برام خریده اینجاییم"چانیول خیلی دقیق همه چیزو گذاشت کف دستش.هر چند که جزئیات اتفاقات رو توضیح نداد ولی با این حال بازم دقیق بود.

یا...فکر نمیکردم دست به یکی کرده باشن؛چجوری انقد دقیق گزارش میده؟ساعتش رو هر ثانیه نگاه میکنه؟

"همین؟"لوهان با تعجب پرسید"چیزی دیگه ای نیست که بخوای اضافه کنی؟یعنی قبلش اتفاقی نیوفتاد؟همینجوری دلتون خواست برین کفش بخرین؟"ابروهاش رو بالا انداخته بود و با تعجب به من و چانیول نگاه میکرد.

"خب راستش..."چانیول نیم نگاهی به من کرد.
سرم رو تند تند به نشونه نه تکون دادم اما اون باز کار خودشو کرد.

"ما توی مغازه یه نفر که ظاهرا اسمش یون جی بود رو دیدیم و بعد بکهیون بهش گفت که..."زیر چشمی نگاه دیگه ای بهم انداخت و گلوش رو صاف کرد و ادامه داد"گفتش که من دوست پسرشم و بعدش از مغازه اومدیم بیرون"

لوهان در حالی که توی گوشیش دنبال چیزی میگشت سرش رو به عنوان تایید تکون میداد"میدونستم این بدون دلیل منتشر نشده..."
منتظر بودم تا دوباره ازم عصبانی شه اما صفحه گوشیش رو به سمتم گرفت.

بالای صفحه با فونت بزرگ و بولد نوشته شده بود 'بیون بکهیون،مدلینگ کمپانی J model ، امروز صبح در فروشگاه لویی ویتون با بادیگاردش دیده شدند.رابطه آنها بیشتر از یک همکار و دوست معمولی به نظر میرسد'

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jul 24, 2021 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Dark Love || ChanbaekWhere stories live. Discover now