"یوان وایسا موهات بهم ریختس صبر کن درستش کنم"
موهاشو با شونه مرتب کردم و یکم حالت دادم بهش
واقعا کیوت شده بود
خب راستش رفتن به فروشگاه و اشنایی با هیچول خیلی عالی بود چون اون واقعا مهربونهدوباره شونه رو برداشتم تا موهای یوانو درست کنم
"پـاپـا موهام الان خوفه ، همینجولی خعلی خوجمل شدم"
"باشه باشه .. حالا برو از عمو کریس و عمو تائو خداحافظی کن"
بهش لبخند زدم و بعد از رو صندلیش بلند شد و دویید پیش اونا در زد و رفت تو اتاق (خوبه ادبش به بکهیون رفته "-")
"شماها الان دارید میرید؟؟ عاا من دلم براتون تنگ میشه مخصوصا برای یوان ، تو خیلی کیوتی "
تاعو گفت و بعد یوانو گرفت بغلش
"برو عمو کریسو بوس کن بعدشم یادت باشه که نباید برای پاپات پسر بدی باشی .. پسرای بد تو استایلمون نیس درسته؟؟"
یوان گونه ی تاعو رو بوسید و بعد دویید سمت کریس هیونگ بعد ازینکه اونم بوسید برگشت اومد پیش خودم
"مراقب خودتون باشید بکهیون به لوهان و سهون هم از طرف من سلام برسون "
کریس هیونگ گفت و من در جوابش سرمو ارومی تکون دادم و لبخند زدم
"سفر خوبی داشته باشی بک .. چهار ساعت تا پروازتون مونده
فقط یه چیزو میخوام ازت بپرسم بکهیون
اگه چانیول تو و این بچه رو ببینه اونوقت چه جوابی میخوای بهش بدی؟؟"تاعو گفت و بعد صداشو اورد پایین همین باعث شد تا سرجام بایستم
"هنوزم نمیدونم تاعو .. تنها چیزی که میدونم اینه که هیچوقت هیچی راجب یوان بهش نمیگم"
"خب دیگه خدافظ..ما داریم میریم
ممنونم بخاطر همه چیز هرچی نیاز داشتین بهم بگین براتون میفرستم "زود تر زمانی که باید به سمت فرودگاه حرکت کردیم تا زودتر هم برسیم
و خب الان ، منتظر بودیم تا زمانی که پروازمونو صدا بزنن و راهی کره بشیم
"پـاپـا عمو شهون از کادویی ک بلاش گلفتم اُشش میاد؟ "
"عاره پسرم معلومه که خوشش میاد"
بهش لبخند زدم و اون هم متقابلا خندید
"پرواز شماره ی 313 ..
سفر از چین به کره هواپیمای مربوطه در حال حرکت
لطفا تمامی مسافران چمدان های خود را تحویل داده و سوار این هواپیما بشوند با تشکر .. "(اینو از خدم در اوردما'-')
JE LEEST
•~|chanyeol's hidden baby|~•
Romantiekمن بیون بکهیونم ~ یه مادر مجرد ، کسی ام که به تنهایی پسرم به اسم بیون یوآن رو بزرگ میکنم اون پسر من و پارک چانیولـعه ، یکی از معروفترین سوپر استار های کره ولی چانیول اینو نمیدونه و نخواهد فهمید • main couple : chanbaek • genre : Mpreg , Yaoi , B...