-تا حالا اسم شیوا رو شنیدی؟!
کیونگسو پرسید و جونگین سر تکون داد.
+شیوا؟
-خدای رقص و مرگ هندوها. تندیس شیوا توی معابد هند قرار داره. شیوا در مرکز تندیسه. در حال رقصیدن و چهار دستش به اطراف باز شدن. شیوا وسط یه خورشید قرار گرفته و پرتوهای اون خورشید مثل شعله های آتش هستن.
کیونگسو همونطور که به روبروش نگاه میکرد جواب داد و جونگین ابرویی بالا انداخت.
+جالبه.
کیونگسو نگاهش رو به جونگین داد و به آرومی اضافه کرد.
-تو شیوایی!
جونگین سوالی بهش نگاه کرد.
+چی؟!
-تو رو خدای رقص صدا میزنن و مرکز گروهی. مثل خورشید میدرخشی و گرما میدی. جذابیتت کشنده س و گاهی اونقدر زیاد میشه که میتونه نفس همه رو بند بیاره. بهم بگو اینکه تو رو شیوا صدا میزنم اشتباهه جونگین؟!
وت و کامنت فراموش نشه💝
VOCÊ ESTÁ LENDO
﹏•✿↬ Shots ↫✿•﹏
Fanfic←بوک: Shots ←کاپل: مختلف (کایسو، چانبک...) ←ژانر: مختلف ( ...romance, drama, horror,smut) ←وضعیت: ongoing ‡نکته‡ "این بوک از ایده های یهویی و کوتاهی که به ذهنم میرسن تشکیل میشه. هر ایده موضوعی متفاوت با بقیه داره که در حد چند خط یا یکی دوتا پاراگراف...