-میدونی کیم جونگین. من عاشق هات داگم با سس سفید.
+من میتونم همین الان یکی بهت بدم.
با نیشخند گفت و باکسرش رو پایین کشید تا پسر مقابلش رو شوکه کنه.
لعنت بهش. جونگین با یه دیک شق کرده جلوش ایستاده بود!
+داغِ داغه. اگه سس سفید هم میخوای زود دست بکار شو و بعد بخورش!
کیونگسو اما کله خر تر ازین حرفها بود که از جمله های جونگین بترسه. بد هم به نظر نمیرسید. اون روز میتونست یه هات داگ با طعمی متفاوت رو مزه کنه!
وت و کامنت بدین بازم تصوراتتونو نسبت به خوراکیا بهم بریزم.😈😂
VOUS LISEZ
﹏•✿↬ Shots ↫✿•﹏
Fanfiction←بوک: Shots ←کاپل: مختلف (کایسو، چانبک...) ←ژانر: مختلف ( ...romance, drama, horror,smut) ←وضعیت: ongoing ‡نکته‡ "این بوک از ایده های یهویی و کوتاهی که به ذهنم میرسن تشکیل میشه. هر ایده موضوعی متفاوت با بقیه داره که در حد چند خط یا یکی دوتا پاراگراف...