بلاخره صب شده بود و جیمین خیلی خوشحال بود
حس میکرد بلاخره میتونه بالغ تر از چیزی ک الان هست باشه
میتونه با پیدا کردن ی کار ثابت جای زخمایی ک باباش بهش زده بودو بپوشونه و همه اون کلمات زهر دار از روی روحش پاک کنه در واقع از همون اول ک باباش بخاطر مست بودن بیش از حد از خونه پرتش کرده بود بیرون هدفش همین بود پیشرفت کردن بزرگ شدن خفن شدن و زدن تو دهن بابایی ک فکر میکرد جیمین فقط یه پسر هرزس
یه پیرن آبی و یه شلوار سیاه پوشید و اونو با کفشای سیاهش ست کرد ( عکس استایلشو براتون آخر میزارم) دیشب رنگ موهاشو عوض کرده بود تا شانس بیشتری برای قبول شدن پیدا کنه
بدو بدو یه نون تست کرد تو حلقش و ب سمت ایستگاه اتوبوس دویید توی اتوبوس داشت معرفی خودش و تو ذهنش دوره میکرد ولی انگار ک یک نگاه سنگین روی خودش حس میکرد اما منشع اون نگاه توی اون اتوبوس نبود انگار ک از ماشینای کنار بود دور و بر و نگاه کرد و نزدیک ترین ماشین بهش ی لامبورگینی مشکی بود اماااا کاماننننن چرا صاحب اون لامبورگینی باید ب پسر بدبختی مثل جیمین نگاه میکرد اگرچه شیشه های ماشین دودی بود و جیمین چیز زیادی از راننده دستگیرش نشد 😔😂
بلاخره اوتوبوس نگه داشت جیمین پیاده شد و نفس عمیقی کشید اون باید قبول میشد
همون لحظه لامبورگینی یهو پیچید بیرون
یه پسر فوقققق خوشتیپ ازش پیاده شد و کلی خبرنگار سمتش دوییدن : آقای جعون آقای جعون امروز مصاحبه جدیده میشه معیار هاتونو بگید و تنها واکنش پسر یه خفه شید بود😂😑جیمین نمیتونست از استایلش چشم برداره اون شلوار جین تنگ زاپ دار اون پیرن چهار خونه بلند و اون کت چرم مشکی برای ب فاک دادن جیمین باکره 😔😂 به تنهایی کافی بودن ( استایل کوکم آخر این پارت میزارم لاولیا💕) جیمین داشت برای خودش همه چیرو تحلیل میکرد ک یهو با اون پسر فوق جذاب چش تو چش شد و تنها پاسخی ک از اون ارتباط چشمی گرفت ی پوزخند بود جیمین با خودش هرچی از دهنش در اومد ب اون پسر گفت و سریع ب سمت در دویید تا جا نمونه ب محض ورود با پسرای زیادی مثل خودش روبرو شد ک برای شغل جدید اومده بودن همه داشتن با هم حرف میزدن ک یهو صدای بم پسری همه رو ساکت کرد :
سلام ب شما پسرای جدید بنده کیم تهیونگ منشی اصلی آقای جعون هستم اینجا ما کارمون جدیه و حوصله هیچ بازی از سمت شمارو نداریم ب کل پنج نفر رو قبول میکنیم و تو هر اتاق دونه دونه از شما ۱۰۰ نفر تست میگیریم لطفا از باجه بیلیت بگیرید و ب سمت اتاق هایی ک شمارشون رو بلیط هست برید جیمین با دیدن آقای کیم فکش رو زمین افتاد لعنتیی چرا همه اینقد جذاب بودن اینجا 😂😑 تهیونگ یه کت سیلور مشکی از روی پیراهن مشکیش پوشیده بود و موهاشو داده بود بالا ( استایل تهیونگم میزارم 😂💜)و واقعا کشنده بود جیمین سرشو تکون داد تا فکرهای هورنیشو از سرش پرت کنه بیرون😂😂 و بدو بدو ب سمت باجه بلیط دویید ی بلیط گرفت ک روش نوشته اتاق ۵......سلام بچه ها 😊💜
هاروکا هستم
اینم پارت جدید
نظراتونو برام کامنت کنید لطفا 💕
استایلای پسرا مون ب ترتیب فیک
جیمین سمت راست
جونگ کوک وسط
تهیونگ سمت چپ
VOUS LISEZ
Nasty room 😈 🥵 #کوکمین
Roman d'amourجیمین پسر ۱۷ ساله بی کاریه ک تو ی شهر کوچیک زندگی میکنه به خاطر استایل عجیبش هیچ جا بهش کار نمیدن ن ک عجیبا اون فقط موهاشو رنگ میکنه و تتو داره و بدنش پر پیرسینگه اما تازگیا در مورد عمارت جعون ت حومه شهر شنیده جایی ک همه پسرا کار پیدا میکنن فق...