he postpones but no longer

116 27 1
                                    

نمیخواست ب خوندنِ نوشته ها ادامه بده، و خب اینطور هم نبود که راه های چاره زیادی داشته باشه، با دوستای سم و همسایه ها تماس گرفته بود و همشون گفتن که دو سالی هست که ازش خبری ندارن.
پس برای خودش یه قهوه دم کرد و ژورنالِ سم رو برداشت و پشت میز نشست.

You Are The Reason (wincest)Onde histórias criam vida. Descubra agora