اون اوایل که دیگه پیشم نبودی میدونی چیه؟
انگار که برام مهم نباشه بودم. درست عینِ قبل؛
کارای همیشگیمو انجام میدادم.
میخوردم، میخوابیدم.
فیلم هامو میدیدم.
به خرید می رفتم.
از ترجمه فرانسه لذت میبردم.
کلاس هامو از دست نمیدادم و توی همشون شرکت میکردم.بینِ خودمون باشه خودمم بعدتر ها فهمیدم
ولی اینا هیچکدوم روح نداشتن،
همه این ها فقط یه پیله تو خالی بودن،
چیز زیبایی داخلشون نبود.
VOCÊ ESTÁ LENDO
You Are The Reason (wincest)
Fanficاولین چیزی که یادمه تو بودی. خیلی کوچولو بودم. افتاده بودم زمین. گریه میکردم. بغلم کردی. اروم شدم.