pt 17

6.5K 692 256
                                    


(این پارت با حضور کاپل سپ 🐱🐿)

.................................

"من گی ام ..و کسی حق دخالت تو رابطه ی مارو نداره "

وسط خونه وایساد و با صدای بلند فریاد زد طوری که حتی مادرش هم نفسش برای چند لحظه بند اومد ...

جیمین : ددی یکم اروم تر ...میترسم ..

به جیمین نگاه کرد که تو بغلش مچاله شده بود و گوش های نارنجی
رنگش رو سرش خم شده بود و چشماش کاسه ای از اشک بود...

"ولی تهیونگ تو همسر و بچه داری "

هوسوک : بس کنید زن عمو ...کم نبود داد هایی که سره من زدید ؟
پدرم منو از خونه طرد کرد ، نمیزارم همچین بلایی سره تهیونگ و جیمین بیاد ...من به عنوان پسره بزرگ تر خانواده خیلی محترمانه ازتون خواهش میکنم بحث رو تموم کنید ....

خانوم کیم : اما هوسوک شی شما ....

هوسوک : کافیه ...

هیچکس جرعت اینو نداشت که رو حرف پسر عموی بزرگتر تهیونگ حرف بزنه حتی پدربزگشون ، هوسوک یه دکتر متخصص هیبرید بود که بعد از دیدن یونگی هیبرید گربه به خانواده اعلام کرده بود که عاشق اونه و حاضره بخاطرش گی بشه ....

یونگی : نترس دستتو بده بهم ...

جیمین برگشت و با چشمای اشکیش به پسره روبروش نگاه کرد گوش های مشکی گربه ای نوک تیز و دندون نیش های کوچولوش نشون میداد که اون یه هیبرید گربه اس ...

جیمین : من موچ...اممم من جیمینم ..اسمه تو چیه ؟

"یونگی ولی ددیم بهم میگه میو میو "

جیمین : منم جیمینم ولی ددیم میگه موچی

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


جیمین : منم جیمینم ولی ددیم میگه موچی ..

"یونگییییی بیبی بریم .."

با صدای هوسوک دست جیمین رو ول کرد بدو بدو به سمت ددیش رفت و باعث خنده ی قلبی هوسوک شد ...

یونگی : ددی من یه دوست پیدا کردم که روباهه و خوشگله..

"جیمین؟ "

یونگی : بله ددی ..میشه امشب خونمون بیاد و باهاش بازی کنم؟ ..

"معلومه که میشه بیبی میو میو "

little fox[Completed] Where stories live. Discover now