[Completed] ✅
خوابهایی که میدید، همیشه ندای جلوگیری از یه اتفاق رو بد بهش میدادند اما یکی از این خوابها فرق میکرد.
اون یه آدم مثل بقیه آدمها بود؛ اما بعد از یک بار دیدنش، بارها خوابش رو میدید.
Gener: Romance, Smut 🔞
Author: #Berry
Telegram: @JJ...
به گوشیش نگاه کرد. اسم خودشو اینجوری سیو کرده بود «جینیونگ گون»! لبخندی زد و اسمشو زیر لب خوند. جینیونگ گون! و بعد نگاهی به جینیونگ که کاملا از کارش راضی بود کرد
بعداز اینکه شماره جه بوم رو توی گوشیش ذخیره کرد بی معطلی و آمادگی از جه بوم عکس گرفت.
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
جه بوم که صدای عکس گرفتن گوشیشو شنید رو به جینیونگ برگشت
_چیکار کردی!؟ _مگه مخاطب بدون عکس میشه؟
جینیونگ چیزی جز غافلگیری برای جه بوم نداشت هر لحظه یک کار کیوت ازش سر میزد که باعث میشد جه بوم و به خنده بندازه.
ساعت از 12 شب گذشته بود و برف سنگینی شروع به باریدن کرده بود. جینیونگ به آشپزخونه رفت تا کت جه بوم و از ماشین لباسشویی دربیاره
_ هنوز نم داره نمیتونی همینجوری بپوشیش من میرم روش اتو بکشم همینجا بشین _ جه بوم واقعا از این کت پر دردسرش کلافه شده بود به علاوه خیلی ام خسته بود و خوابش میومد _ میتونم بپرسم خونت کجاست؟ _ اون رستوران غذاهای تایلندی رو میشناسی که خیلی معروفه؟ _ آره میشناسم غذاهای تایلندی واقعا معرکن _ خب خونه من تو همون محلست _ واقعا؟! این همه راه با وجود خستگی این موقع شب! توقع داری اجازه بدم بری؟
واقعیتش جه بوم خیلی خسته بود از اینکه خونه جینیونگ بخوابه معذب بود ولی اونقدری خوابش میومد که حاضر باشه این یه شب رو تحمل کنه
_ خب راستش من تا همین الانم خیلی بهت زحمت دادم نمیخوام بیشتر ازین مزاحم باشم _ هی! ما باهم دوستیم این چه حرفیه؟ ینی اگه من بخوام یه شب خونت بخوابم مزاحمم؟
لباشو آویزون کرده بود و با اخم به جبوم نگاه میکرد کاملا مشخص بود ازش شاکی شده و واقعا مشکلی با موندن جه بوم نداره
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.