هیونجین :تو آیینه داشتم به رنگ موهام نگاه میکردم ، بهم میومد با این مدل و رنگ مو بالغ تر به نظر میرسم، قبلا قیافم یکم ریزه میزه و کیوت بود ولی الان بالغ و یکم سکسی و خفن شدم و راضیم ، شاید کلا تا اخر عمرم بزارم همین مدلی بمونه موهام، امیدوارم استی ها هم دوستش داشته باشن و همینطور اعضا .
خیلی کنجکاو بودم ریکشن اعضا رو ببینم و استرس و ذوق
هم داشتم
تو راهرو کمپانی بودم و داشتم به سمت اتاق گریم میرفتم که اعضا اونجا بودن و داشتن خودشونو برای عکاسی اماده میکردن
همینجور که سریع میرفتم تا زودتر اعضا منو ببینن تو نراه به جکسون سونبه نیم برخورد کردم،
ادای احترام گذاشتم و خواستم رد شم برم که یهوجکسون : تو دیگه کی هستی؟؟؟
نمیدونم حالا واقعا منو نشناخت یا داشت مسخره میکرد ، به قیافه بهت زدش نگاه کردم
هیونجین : سلام من هیونجین استری کیدزم :)
جکسون : اینو که میدونم .... وای پسر چقدر تغییر کردی کلا از این رو به اون رو شدی ، تو واقعا قصد جون دخترا رو کردی ؟ نه نه تو واقعا قصد جون همه دختر پسرا رو کردی . پسرا هم پسرایی مثل تو رو میبینن که عاشق میشن گی میشن و باهم میرن سر قرار .
ای خدا خب دخترا رو نمیدونم ولی پسرا چه ربطی به من دارن اخه ، همینجور تو فکر بودم و داشتم به چرت و پرت های جکسون سونبه نیم هم گوش میدادم که یهو صورتشو اورد نزدیک صورتمو نگاهشو رو تک تک اعضای صورتم چرخوند ، یکم شکه شدم و بی ادبی بود که صورتمو بکشم عقب
جکسون : تو خیلی خوشگلی هیونجین ، نمیدونم اعضای گروهت چطوری خودشونو کنترل میکنن ، زیبایی تو دختر و پسر نمیشناسه ولی بهتره مراقب خودت باشی
سرشو کشید عقب و بعد از یه نگاه کوتاه دیگه راهشو کشید و به سمت اتاق تمرین خودشون رفت .
اصلا شکه نشدم ، شاید یه ذره فقط چون ارشدم اینارو بهم گفت نه یه دوست با هم سن و سال خودم
درکل اینا حرفایی بودن که هرچند یک باری میشنیدم
حرفایی مثل: هیونجین مراقب خودت باش ، سعی کن لباسای پوشیده بپوشی ، کمتر کیوت باش ، کمتر خوشگل باش ، شبیه دوست پسرای رویایی نباش ، زیاد تو دید نباش ، حتی پسرا هم ظرفیتی دارن پس وقتی با اعضا هستی حواستو جمع کن، و .......
ولی هیچکدوم از اینا برام مهم نبود این مشکل من نیست و من میتونم از خودم مراقبت کنم من یه پسرم ، یه دختر بچه لوس و ضعیف نیستم
و اینکه قیافه و حرکات و کیوت بودنم دست خودم نیست نمیتونم کنترلش کنم
من فقط هرکاری که استی ها دوست داشته باشن و اونارو خوشحال کنه انجام میدم :)
بیخیال بین فکرا شدم و به سمت اتاق گریم راه افتادم ،
وقتی رسیدم قبل از اینکه در رو باز کنم یه دستی به موهام کشیدم و مرتبشون کردم
اروم دستگیره رو پایین کشیدم و از لای در داخل اتاق رو دید زدم .
اولین کسی که دیدم لینو هیونگ بود که وسط اتاق رو کمر چانگبین نشسته بود ، چان هیونگ گوشه اتاق با گوشیش کار میکرد و سونگمین و فلیکس و ای ان رو صندلیای جلو ایینه بودن و گریمور هامون داشتن اونارو میکاپ میکردن
میخواستم یهویی در و باز کنم برم داخل و سوپرایزشون کنم که یه احمقی با صدای بلند که تو کل کمپانی میچرخید نقشمو بهم ریخت
YOU ARE READING
STRAY KISS
Random: stray kiss مقدمه استری کیدز گروهیه که از کمپانی جی وای پی دبیو کرده از یه جایی به بعد یه چیزایی بینشون تغییر میکنه.... احساسات جا به جا میشن.... چی میشه اگه جونگین به هیونجین اعتراف کنه؟ هان میتونه با لینو کنار بیاد؟؟ تکلیف چانلیکس چی میشه؟؟؟ داس...