"کتاب من و تو" مجموعه ای از وانشات و داستان های کوتاه از آیدل های محبوب شماست که می تونید با اضافه کردنش به کتابخانه شخصیتون، شاهد اضافه شدن داستان هایی جدید با ژانر و شخصیت های مختلف باشید و از خوندنشون لذت ببرید.📔
و اما بشنوید از پایان داستان پر از ابهامی که شهر را به وحشت انداخت. دختر بیست ساله ای که سه ماه پیش به جرم به قتل رساندن دو پسر و یک دختر با پنجاه ضربه چاقو علامت سوال بزرگی در ذهن مردم ایجاد کرد، چرا که بعد قتل، با دستانی خونی به اداره پلیس رفته و خودش رو به عنوان قاتل معرفی کرده.
پلیس میگه این دختر هیچ سابقه کیفری یا مشکل روانی نداشته و هنوز دلیلش برای به قتل رسوندن این سه نفر رو به پلیس توضیح نداده...
Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.
-اسم؟
+شین ریوجین
-سن؟
+بیست
-...
-شین ریوجین، تو متهم به قتلی
+متهم؟ من خودم اعتراف کردم که قاتلم!
-یعنی میگی که تو کشتیشون؟
+آره...من کشتمشون! خودم...تنها
-چرا؟ چرا اونا رو به قتل رسوندی؟
+...
-سه ماه از کشته شدن این سه نفر میگذره و تو این مدت تو حتی یه کلمه حرف هم نزدی... نمیخوای چیزی بگی؟ نمیخوای از خودت دفاع کنی؟ میدونی حکم کشتن سه نفر چیه؟
+میدونم...پس چرا تمومش نمیکنیم؟ سه ماهه دارم میگم من کشتمشون!
-پس تنها حرفت همینه؟
+همینه...
Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.
«۳ ماه قبل»
همه چیز از لحظه ای شروع شد که تصمیم گرفتم برای ماه گردمون دوست پسرم رو سورپرایز کنم. من و هیونجین یک سال بود که همدیگه رو میشناختیم اما سه ماه بود که وارد رابطه عاطفی شده بودیم و از دوست به دو تا کبوتر عاشق از اون حال بهم زن هایی که همه دوستامون میگفتن تبدیل شده بودیم.
