کریسمس باید برای دانشجوهای دانشگاه اونها چیز خارق العاده ای باشه.
ولی احتمالا فقط برای بچه های سال اولی اینطوریه.
بکهیون توی هیچ کدوم از جلسات برنامه ریزی شرکت نکرده و اگه مجبور نبود هیچ وقت این لباس بابانوئل قرمز، سنگین و مسخره که یه سایزم ازش بزرگتره رو نمی پوشید.
امسال اونها تیم های ۱۰ نفره تشکیل دادن و قرار شد نقش بابانوئل و کوتوله هاشو بازیکنن.
بکهیون واقعا خدا رو شکر می کنه که توی گروهشون از همه بلند تره و مجبور نشد اون لباسهای سبز عجیب و غریب رو بپوشه.
از همه بهتر اینکه یه ریش فرفری داره که کل صورتش و پوشونده و اینطوری هیچ کسی نمی تونه شناسایی اش کنه و فردا به ریش نداشته اش بخنده!
مینسوک پرهیزگار، با اون لباس عجیب مث یه جن کوتوله شده و از شانسش تا این لحظه که ساعت حدود ۹شبه، با تمام دوست دخترهای قبلیش روبرو شده.
امشب مامانش اینا رفتن خونه دایی اش.
بکهیون هنوز بخاطر پیشنهاد مسخره شون دلخوره و از طرفی مطمئنه اگه بره تهیان گازش می گیره.و خوشبختانه چانیول امشب خونه است.
و از بکهیون دعوت کرده که شب سال نو با هم باشن.یعنی قراره امشب اتفاقی بیفته؟
همه فک می کنن قرمزی گونه های بکهیون بخاطر سرمای هوا و آرایش پاپانوئلیشه،
ولی در واقع این افکار کثیفش هستن که باعث می شن صورتش گُر بگیره!امشب سرشون واقعا شلوغ بود.
بکهیون نمی دونه این همه بچه ی تخس، توی این هوای سرد چه مرگی می خوان که این وقت شب توی خیابون ولو ان؟!و حتی وقت نکرد که لباسش رو عوض کنه و نفهمید چطوری خودشو رسوند در خونه چانیول.
لوهان اونجا بود.
یه پالتوی پوست خیلی گرون پوشیده بود.( خانواده لوهان پول دارن و توی چین یه شرکت فروش اینترنتی دارن)و یه چمدون همراهش بود.
(اون اومده که بمونه)بکهیون مث یه مجسمه وسط کوچه خشکش زد.
و حتی توان نداشت که برگرده خوابگاه.در کمال تعجب، چانیول حتی لوهانو دعوت نکرد که بره خونه اش.
اونها با هم حرف زدن و لوهان با شونه های افتاده منتظر موند تا چانیول براش یه تاکسی بگیره.و بعدش چانیول اومد سمت اون و با چشمای خندونش از سرتاپای بکهیونو برانداز کرد.
_(بهم یه کادو بده بابانوئل!)
"چی دوست داری؟"_(اممم نمی دونم... یه چیزی مث یه عروسک پنبه ای سفید با لباس قرمز؟!
من عاشق چیزای نرم و کوچولوم! )
VOUS LISEZ
some STRANGE reasons to love PARK CHANYEOL(Completed)
Fanfictionدوست داشتن، واژه ی عجیبی بود. واژه ی عجیبی که پارک چانیول بنحو عجیب تری، معنای اون بود. #چانبک #هپی_اند #روزمره